چکیده:
حکمرانی خوب، فرآیندی است در جهت حاکمیت قانون، شفافیت، مسیولیت پذیری، مشارکت، برابری، کارایی، اثربخشی، پاسخگویی، آزادی فردی، آزادی مطبوعات و همچنین وجود یک جامعه مدنی فعال. ادبیات حکمرانی خوب تاحدودی با حکمرانی دموکراتیک و شاخصهای آن هم پوشانی دارد. هرچند این شاخصها در هر یک از جوامع به تناسب پیشینه تمدنی، تاریخی، فرهنگی و ساختار اجتماعی، جنبهای بومی به خود میگیرد و گاه در نهادینه شدن، تمایزاتی با جوامع دیگر دارند، یافته ها نشان می دهد که فرهنگ سیاسی نخبگان در صورت دموکراتیک بودن یا پذیرش حداقل ارزشهای دموکراتیک، میتواند زمینه ساز پیشبرد دموکراسی یا توسعه سیاسی به مفهوم گسترش مشارکت و رقابت سیاسی باشد. اما در جوامعی که به دلایل مختلف و پیچیده، فرهنگ سیاسی نخبگان ضد مشارکتی به مفهوم غیر دموکراتیک است، در صورت وجود ساختارهای سیاسی اقتدارگرا و یک ایدیولوژی همخوان با آن، میتواند مانعی جدی برای پیشرفت شاخصهای دموکراتیک باشد. آنچنان که نظریه های گذار به دموکراسی نیز میگویند، هرچه ارزشها و ایستارهای مشارکتی و دموکراتیک در فرهنگ سیاسی یک کشور بیشتر باشد، میتواند بر توسعه سیاسی آن اثرگذار باشد و بالعکس.
Good governance refers to achieving the rule of law, transparency, accountability, participation, equality, efficiency, effectiveness, accountability, individual freedom, press freedom, and active civil society. Along with these prerequisites, political culture, and in particular the political culture of the elites, is crucial in institutionalizing the principles of good governance, especially in developing countries. This subject has drawn the attention of certain good governance studies academics in recent decades. The results showed that if the political culture of the elites is democratic or accepts at least some minimal democratic values, it can act as the basis for advancing democracy or political development in the sense of raising political participation and competition. In societies where, for various and complex reasons, the political culture of the elites is anti-participatory in the sense of being anti-democratic, authoritarian political structures and an ideology consistent with it can pose a significant barrier to the advancement of democratic indicators. A political culture that is authoritarian and non-participatory acts as a factor that hinders political development. In contrast, democratic and participatory ideals and attitudes significantly influence a country's political development. This is more evident in emerging nations when elite political culture has a more robust coefficient of determination.
خلاصه ماشینی:
اما در جوامعی کـه بـه دلایـل مختلـف و پیچیـده، فرهنـگ سیاسی نخبگان ضد مشارکتی به مفهوم غیر دموکراتیک است ، در صورت وجـود ساختارهای سیاسی اقتدارگرا و یک ایدئولوژی همخوان بـا آن، مـیتوانـد مـانعی * دانشجوی دکتری علوم سیاسی، واحد سمنان، دانشگاه آزاد اسلامی، سمنان، ایران haniehgraeeli@gmail.
بسیاری از صاحب نظران بر این نکته تأکید دارند که یکی از عوامل تحقق شاخص های حکمرانی خـوب، وجـود فرهنـگ سیاسـی دموکراتیـک در سـطوح تـوده و نخبگان سیاسی است که پژوهش های جدید متأثر از مطالعات گذار به دموکراسی، تأکید بیشتری بر فرهنگ سیاسی نخبگان میکند.
در ایران نیز توجه به حکمرانی خوب، شاخص ها و موانع تحقق برخـی از عناصـر آن، امری اجتناب ناپذیر است و مطالعاتی محدود در این باره انجام گرفته است و با توجـه بـه اینکه یکی از عوامل اصلی تحقق و نهادینه شدن شاخص های حکمرانی خوب به فرهنـگ سیاسی نخبگان بازمیگـردد، از ایـن رو بررسـی نقـش ایـن عامـل ، اهمیتـی اساسـی در مطالعات توسعه ای در ایران مییابد.
بر این مبنا به سبب اهمیت کانونی نخبگان، طبعاً نوع نگرشها و طرز برخوردهـای آنهـا درباره سیاست و قدرت بسیار قابل توجـه و اعتناسـت و فرهنـگ سیاسـی اقتـدارگرا یـا دموکراتیک آنها میتواند به عنـوان مـانع یـا عـاملی مـؤثر بـر توسـعۀ سیاسـی، داشـتن جامعه ای دموکراتیک و مردمسالار و طبیعتاً تحقق یا عدم تحقق بسیاری از شاخصه هـای حکمرانی خوب تأثیرگذار باشد.