چکیده:
تجربه روسیه در چچن نمونهای از چگونگی مقابله با جنگ نامتقارن است. منازعه چچن یکی از منازعات بسیار پیچیده و بحث برانگیز است که تلاش پژوهشگران به منظور ارایه تصویری واقعی از تجربه روسیه در این منازعه بدلیل عدم دسترسی به اطلاعات با دشواری روبرو است. نویسنده در این مقاله تلاش کرده با بهرهگیری از منابع روسی تجربه نظامی روسیه را در منازعه چچن مورد بررسی قرار دهد. منازعهای که بدلیل ویژگیهای غیر معمول آن میتوان آن را به عنوان یک منازعه نامتقارن قلمداد کرد.
خلاصه ماشینی:
"مشکل عمده در مورد تجربه روسیه این است که بر اساس تعریف بالا نمیتوان این منازعه را جنگ نامتقارن نامید، به شرط اینکه یک دولت بر سخت افزار و نرم افزارهای مربوط به عوامل نظامی نسل دوم تسلط و کنترل کامل داشته باشد.
ـ اجماع و اتفاق نظر درون دولت در جنگ دوم همترازی (توازن) ــ آموزش یگانی****** تأمین مهمات (در اواخر جنگ روسیه احتمالا در این زمینه در حال کسب برتری بود) ـ پشتیبانی مردمی ـ اطلاعات در مورد منطقه ـ تأمین غذا و اقلام دارویی ـ هماهنگی ــ جدول شماره «2» تغییرات توان نظامی وابسته به سطح نفرات، واحدها، ارتش و رژیم یادآوری: * باید در نظر داشت که چچنیها دارای فرهنگ عمیق و ریشهدار عشق به تفنگ هستند.
عناصر جنگ نامتقارن: تجربه منازعه چچن عنصر مأموریت هدف ابزار نظامی ـ عملیات زمینی، کنترل زیر ساختها و سرزمین (منطقه) ـ شکست یگانهای دشمن ـ اختلال و قطع خطوط تأمین سلاح و مهمات ـ جلوگیری از مانور و حرکت دشمن ـ ترکیبی از اقدامات نظامی* و غیر نظامی؛ دومی پایدارتر و مؤثرتر است.
) نسل سوم جنگ: این سبک جنگی، خطی بودن میدان جنگ را ازطریق کشف وبهرهبرداری از ترکیبی از «مناطق قابل نفوذ و مرحلهبندی» در مقابل دشمن از بین میبرد و در صدد است اقدامات و عملیات دشمن را پیش بینی کرده، برای ضربات و تکهای نفوذی غیر منتظره و غافلگیرانه از یک سو و دفع حملات و تکهای نفوذی دشمن از سوی دیگر، از یگانهای خودی بسیار متحرک و پراکنده که به سرعت برای اجرای مأموریت تجمع میکنند و پس از انجام مأموریت با همان سرعت دوباره پراکنده میشوند، استفاده و در دستیابی به اهداف و مقاصد مورد نظر پیش دستی میکند."