چکیده:
شناسایی افراد دارای استعداد بالقوه همیشه از جمله مسایل مورد اختلاف بوده است. دلایل زیادی در این مورد وجود دارد که ناشی از عقیده مطلق یا نسبی بودن استعداد است. مدلهای جدید بر نسبی بودن استعداد تاکید دارند. انتخاب استعدادها با نوع برنامه آموزشی که برای آنها طراحی میشود نیز مرتبط است. مدیریت استعداد در بخش آموزش و پرورش و مدارس از اهمیت ویژهتری برخوردار است چراکه مدارس به مثابه سازمانهای سرمایه انسانمحور، علاوه بر مدیریت استعداد معلمان و مربیان میبایست به شناسایی، رشد و توسعه استعدادهای دانش آموزان نیز مبادرت میورزند. هدف ازین مقاله بررسی راهبردهای مدیریت استعداد در نظام مدیریت آموزش است.
خلاصه ماشینی:
مديريت استعداد در بخش آموزش اشاره دارد به شناسايي و به کارگيري معلمان و مديران اثربخش براي همه مدارس و کلاس هاي درس و 2 تجهيز آنها به مهارت هاي آموزشي و رهبري مورد نياز به منظور بهبود چشمگير موفقيت دانش آموزان (کشوري، ١٣٩٠).
نظريه هاي با 1 Armestrang 2 Boston consulting group 3 Sweem 4 Bhatt & Behrstock 5 Beechler & Woodward 6 McKinsey & Company 7 Michaels, Handfield-Jones, & Axelrod 8 Chambers et al.
در مقالات و مدل هاي مختلف مطرح شده در مطالعات گوناگون براي اين امر ابعاد مختلفي در نظر گرفته شده است که عبارتند از: ١ -راهبرد سازمان ٢- نقش مديران ٣- فرهنگ سازماني ٤ -مديريت منابع انساني راهبردي ٥- قوانين و مقررات دولتي مديريت استعداد در دانشگاه ها دانشگاهها و مراکز آموزش عالي از جمله سازمانهاي مهمي محسوب ميشوند که نقشي استراتژيک در پيشبرد اهداف کشور دارند.
9 Collings and Mellahi 10 Michaels, Handfield-Jones & Axelrod 11 Guthridge ,Komm & Lawson 12 Gay and sims 13 Schiemann 14 McCartney & Worman 15 Clark 16 Kolb پيشينه تجربي تحقيق تياگي ١٧ و همکاران (٢٠١٧) در پژوهش خود به بررسي" مديريت استعدادها در بخش آموزش و پرورش " پرداختند.
نتايج نشان داد که جذب ، توسعه و حفظ کارکنان از افراد شناخته شده و واجد شرايط براي موفقيت موسسات مهم است که به عنوان مديريت استعداد شناخته مي شود.
حسين پور، منطقي و ملک محمدي(١٣٩٤) در پژوهش خود به بررسي نقش مديريت استعداد در توسعه سرمايه فکري سازمان پرداختند.