چکیده:
تردیدی نیست که امکان فهم آیات الهی برای همگان وجود دارد، اگرچه قرآن از حیث دلالت یا آسان بودن دشواری فهم دارای مراتبی است و
هرکسی را بجز راسخان در علم (= اهلبیت)، یارای نیل به اعماق و بواطن و تأویلهای آن نیست. آن بزرگواران نیز از طریق روایات متعددی که
از آنان به ما رسیده، مردم را به بهرهگیری از قرآن فراخواندهاند. و برای آنکه مبادا افراد نسبت به کتاب الهی دچار سوء فهم شوند، از یک سو،
آنها را از «تفسیر به رأی» برحذر داشتهاند و از سوی دیگر، با تعابیر گوناگون، نسبت به آفتها و آسیبهای فهم قرآن هشدار دادهاند تا ناخواسته
یا ندانسته مبتلا به چنین آسیبهایی نگردند که هم خود کلام الهی را آنچنان که شایسته است نفهمند و هم دیگران را گمراه سازند.
این مقاله درصدد است تا گوشهای از هشدارهای معصومان علیهمالسلام را نسبت به «تفسیر به رأی»، و بعضی از آسیبهایی که غفلت از آنها به
تفسیر به رأی میانجامد بررسی کند.
خلاصه ماشینی:
"(23) استی، اگر به چنین روایتی از امام باقر علیهالسلام توجه نمینمودیم، چگونه این آیه شریفه را معنا میکردیم؟ مرحوم شیخ طوسی، در اینباره میفرماید: «معانی قرآن چهار قسمند: قسمی از آنها چنانند که علم به آنها مخصوص ذات احدیت است و دیگران را یارای سخن گفتن درباره آنها نیست، چرا که علمی نسبت به آن امور ندارند؛ مانند «یسألونک عن الساعة ایان مرسیها قل انما علمها عند ربی لا یجلیها لوقتها الا هو» (اعراف: 186) و مانند «ان الله عنده علم الساعة» (لقمان: 34) قسمی دیگر از معانی قرآنی چنانند که هرکسی آشنای با لغت باشد، به خوبی به آنها پی میبرد، مانند: «قل هو الله احد» (توحید: 1) و مثل «ولا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق» (انعام: 151) قسم سوم مطالبی هستند که دارای اجمالند و به نحوی نیستند که تفصیلا به بیان مراد بپردازند؛ مانند: «اقیمو الصلوة و آتوا الزکوة» (بقره: 43) و نیز مانند: «و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا» (آل عمران: 97) و «آتوا حقه یوم حصاده» (انعام: 141) که در این موارد، برای تفصیل تعداد نماز و رکعتهای آن و تفصیل حج و شرایط آن، و مقدار نصاب در زکات، چارهای جز رجوع به بیان پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله و وحی الهی نیست."