چکیده:
اندیشیدن به زندگی انسانها و نگرانی از وضعیت موجود آنها، در آثار سعدی، فراتر از محدوده جامعه او و معطوف به جهان انسانی است. در این امر، گویی سعدی جهاناندیشی میکند و با نگاه اومانیستی خود که فراتر از همه مرزهای جغرافیایی یا ویژگیهای نژادی و حتی آئینی و اعتقادی است، همه افراد انسانی یا «بنیآدم» را اعضای یکدیگر میداند. این نگاه، نگاهی خاص از منظر اومانیستی سعدی به جهان هستی است. انسانگرایی او، تبدیل به یک دغدغه و دلمشغولی شده و طرح و چهارچوب دقیقی دارد و به تکیهگاههای فکری و اعتقادی بسیار مستحکم مبتنی است. این میزان از پختگی اندیشه و سنجیدگی فکری، از او، اسطورهای نامآور ساخته است. در ادامه مقاله به بررسی این ویژگی و کیفیت آن در آثار سعدی پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
گوهر انسانی در آثار سعدی دکترکوروش کمالی سروستانی بنیآدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار (سعدی، 1385: 31) چکیده اندیشیدن به زندگی انسانها و نگرانی از وضعیت موجود آنها، در آثار سعدی، فراتر از محدوده جامعه او و معطوف به جهان انسانی است.
اینها و بسیاری موارد دیگر که از شرق تا غرب جهان و جنوب تا شمالیترین نقطه جهان معنایی انسانها را در بر میگیرد، استناد به شعر سعدی، که با زبانی برآمده از خامه جان شکل گرفته، بیانگر آن است که اندیشیدن به زندگی انسانها و نگرانی از وضعیت موجود آنها، در آثار سعدی، فراتر از محدوده جامعه او و معطوف به جهان انسانی میشود.
در این امر، گویی سعدی جهاناندیشی میکند و با نگاه اومانیستی خود که فراتر از همه مرزهای جغرافیایی یا ویژگیهای نژادی و حتی آئینی و اعتقادی است، همه افراد انسانی یا «بنیآدم» را اعضای یکدیگر میداند.
در این امر، گویی سعدی جهاناندیشی میکند و با نگاه اومانیستی خود که فراتر از همه مرزهای جغرافیایی یا ویژگیهای نژادی و حتی آئینی و اعتقادی است، همه افراد انسانی یا «بنیآدم» را اعضای یکدیگر میداند.
راههای ابریشم: تاریخ جهان از دیدگاهی نو، ترجمه: حسن افشار، تهران: نشر مرکز.