خلاصه ماشینی:
"آنچه در این مقاله مهم به نظر میرسد نشان دادن این مطلب است که در جامعهپذیری سیاسی آنچه محور کارهاست، فرهنگ سیاسی است، یعنی از این طریق، فرهنگ سیاسی جامعه شکل میگیرد و از راه فرهنگ سیاسی، که همان باورها، اعتقادات، ارزشها و هنجارهای جامعه درباره مباحث سیاسی و نظام حکومتی است، تداوم و بقا را در پی خواهد داشت؛ چه آنکه اگر فرهنگ سیاسی، که از طریق جامعهپذیری به وسیله ابزارهای گوناگون به جامعه و بخصوص نسل آینده منتقل میگردد، با نظام حکومتی و سیاسی همخوانی داشته باشد، همگامی و همراهی بین مردم و نظام سیاسی ایجاد میگردد که نتیجه آن افزایش مشروعیت نظام سیاسی میباشد.
» روحانیت شیعه با توجه به ابزارهای جامعهپذیری سیاسی، که در اختیار داشت، سعی و تلاش نمود که این تغییر در راستای اصول اساسی اسلام و منافع عمومی مردم شکل گیرد که بارزترین چهره آن مقابله با استبداد شاهنشاهی قاجاریه بود و در نخستین گام، در تحدید قدرت سلطنت، موفقیت بزرگی به دست آوردند و تغییرات اساسی مشاهده شدند و ساختار نظام سیاسی ایران از سلطنت مطلقه و استبدادی به سلطنت مشروطه تغییر شکل داد که تأسیس مجلس شورا و تدوین قانون اساسی را به دنبال داشت.
اما زمانی که این احساس به وجود آمد نظام حاکم تنها به فکر حفظ منافع طبقه حاکم و قبیلهای خود میباشد و به منافع ملی کشور و اعتقادات و باورهای مذهبی مردم توجه نمیکند، روحانیت مترقی با تمام شخصیتهای برجسته و ابزارهای متنوعی که در سراسر ایران از دیر باز در اختیار داشت، به مقابله با آنان پرداخت که از جمله این ابزارها، ابزارهای جامعهپذیری سیاسی بوده است که به نمونههایی از آن اشاره شد."