چکیده:
خندیدن و طنزگفتن یکی از ویژگیهای طبیصی بشر است که در هر جامعهای به
گونههای متفاوت پاشت میشود. این ویزژگی یکی از هیجانهای ویژه انسان است که او
را از دیگر حیوانات متمایز میسازد. برای این پدیده بشری,» انسان به عنوان حیوان خندان
شناخته میشود. طنز زمانی نفوذ بیشتری دارد که از ارتباط واقعی بین دو چیز با قابلیتهای
متفاوت و ارزشهای وارونه سخن بگوید. این مقاله در ارتباط با وضعیت طنز در ادبیات عرب
از دوران پیش از اسلام تا دوره عثمانی است. برخی نویسندگان معاصر عرب مانند محمود
خلف احمد و مرگلیوث شرقشناس بر این باورند که طنز در دییات عرب وجود نداشته
است. مقاله حاضر به وضوح نشان میدهد که آدبیات کمن عرب پر از اشعارء اصطلاحات.
گفتههای اعراب و ضربالمثلهایی است که بیانگر سلیقه منحصربهفرد اعراب در طنز و
کمدی است. در این مقاله ماهیت طنز در دوران پیش از اسلام و جامعه اسلامی در اولین قرن
بعد از هجرت مورد بررسی قرار میگیرد. با نفوذ و تاثیر تمدن هندوهاء ایرانیان و یونانیان
گرایشهای جدیدی در ادبیات عرب پدیدار گشت؛ همچون تعصب نویسندگان غیرعرب مانند
ابنمقفع برضد طبقه اشراف عرب که وضعیت طنز و کمدی در دوره عباسیان را تغییر داد. در
ادامه شخصیتهای بزرگ طنز در دوره عباسیان» مملوکیان» فاطمیان» ایوبیان و دوره عثمانی
به اختصار معرفی میشوند و انگیزههای سیاسی, اجتماعی و مذهبی این طنزها و تمسخرها
مورد تحلیل قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
مقالـه حاضـر بـه وضـوح نشـان مي دهـد کـه ادبيـات کهـن عـرب پـر از اشـعار، اصطلاحـات ، گفته هــاي اعــراب و ضرب المثل هايــي اســت کــه بيانگــر ســليقه منحصربه فــرد اعــراب در طنــز و کمـدي اسـت .
Muhammad bin Mukarram bin Manzūr Al-Ifrīqi, Lisān al-Arab, (Beirut: Dar al-Ahyā al-Turath al-Islamī, 1988), vol:13, p:924.
Idem, vol:6, p:22 طنز چيست ؟ طنـز واژه اي اسـت کـه در دو مفهـوم عـام و خـاص بـه کار مـي رود.
خنديــدن و شــوخي کردن از ويژگي هــاي طبيعــي بشــر اســت کــه از راه تجربــه بــه دســت نمي آيـد؛ همچنيـن از جملـه هيجان هـاي خـاص انسـان اسـت کـه او را از حيـوان متمايـز مـي سـازد و ايـن پديـده ي ويـژه انسـان باعـث شـده کـه او را بـه عنـوان حيوانـي خنـدان بشناسـند.
سـه عامـل از اجـزاي اصلـي ايـن ويژگـي هسـتند: ١) تأثيـر برانگيـزي ٢) هيجـان ٣) هـدف يـا نقشــي کــه بــراي بــه دســت آوردن آن تــلاش مي کنــد١٠ برخــي چيزي هــا مــا را مي خندانــد ولـي گفتـن آن دشـوار اسـت ؛ بـه سـختي مي تـوان گفـت کـه وجـه مشـترک و خنـده دار ميـان همــه ايــن مــوارد چيســت !
Dr. Nuo‛man Muhammad Ameen, Al-Sukhriya fī al-Adab al-Arabī, (Cairo: Dar al-Tau-fqia,1978), p.
Muhammad Khalaf Allah Ahmad, Drasāt fī al-Adab al-Islamī, (Dar al-Ma‛ārif,1947), p.
ايـن طبيعـي بـود کـه در ايـن جامعـه جديـد طنـز و کنايـه بـا سـبک هاي نويـن و بـه روش هـا و حالت هــاي متفاوتــي از ســبک قبيلــه اي دوران قبــل ظاهــر شــود٢٧ .
Dr. Ahmad al-Hūf, , Al-Fukaha f al-Adab, (Dar Nahda Misar1958), p.
Sandūbī, Adab al-Jāhiz, (Egypt: al-Maktaba al-Tajariya1952), p.