چکیده:
پرسش از معنای علم و منطق تبیین در علوم اجتماعی بحث بنیادینی است که با فهم کلان از هستی ارتباط مستقیم دارد. ملازم با رشد و گسترش رایانهها و نهادینه شدن منطق ریاضی صفر ـ یک، تغییرات بنیادینی در فهم از هستی ایجاد شد. فلسفه علوم اجتماعی از منظری فلسفی به نسبت جهان اجتماعی و منطق فهم آن با این تغییرات بنیادین مینگرد. بسیاری از تحقیقاتی که تا کنون درباره تبیین اجتماعی در جهان سایبر انجام شده، صورتهای جدیدی از تبیین در بستر جهان سایبر بهمثابه یک بنیان هستیشناسی جدید است. تحلیل این نتایج از منظری بنیادین، در یک تقسیمبندی کلان دو جریان را معرفی میکند. اول رویکردهایی که نوعی ارتجاع به روشهای مدرن تبیین اجتماعی را دنبال میکنند؛ دوم روشهایی که تلاش میکنند مسیرهای جدیدی را برای منطق تبیین اجتماعی در جهان سایبر فراروی بشر قرار دهند. هرچند نهایتا در ارائه نظام منطقی جامع و منسجم متناسب با تغییرات بنیادین، خلاها و نقصهای فراوانی دارند. در مجموع تمام تلاشها برای طرح امکان جدیدی از علم اجتماعی در دو دسته کلان قابل بازیابیاند. بالطبع متناسب با مسئله و مسیر تحقیقی که پیش گرفته شده، روش توصیفی ـ تحلیلی مورد استفاده قرار گرفته است.
The question of the meaning of science and the logic of explanation in social sciences is a fundamental discussion directly related to the general understanding of existence. Along with the growth and development of computers and the institutionalization of zero-one mathematical logic, fundamental changes were made in the understanding of existence. The philosophy of social sciences looks at the relationship between social world, the logic of understanding it, and the fundamental changes from a philosophical perspective. Most of the research done so far on social explanation in the cyber world include new forms of explanation in the context of the cyber world as a new ontological foundation. In a general classification, the analysis of these results from a fundamental perspective introduces two approaches in this regard. First, approaches that follow a kind of reaction to modern methods of social explanation; second, methods that try to open new paths for the logic of social explanation in the cyber world, although, in the end, they have many gaps and defects in providing a comprehensive and coherent logical system in accordance with the fundamental changes. In general, all efforts to propose a new possibility of social science can be grouped in two broad categories. The descriptive-analytical method has been used in this research.
خلاصه ماشینی:
به هر میزان که مباحث بنیادین علوم اجتماعی بیشتر پیش میرفت، اطمینان به عدم امکان تبیین علمی به عنوان رهاورد رویکرد پوزیتيوستی به علوم اجتماعی نیز افزایش مییافت و این انگاره را در فلسفه علوم اجتماعی تقویت میکرد که رویکرد تبیینی پوزیتيویسم، دیگر چندان محلی از اعراب نخواهد داشت؛ اما با ظهور و گسترش تکنولوژیهای رایانهای و کمی جلوتر شکلگیری مفهومِ فضای سایبر و مفاهیم همسنخ آن همچون هوش مصنوعی و...
با توجه به اینکه هویت علم مدرن با روش گره خورده است؛ در نتیجه برای تعیین نحوه تبیین بالطبع باید نظامهای دانشی که در بستر جهان سایبر محقق شده را شناسایی کنیم و با درک ماهیت آن به توضیح چگونگی امکان تبیین ذیل آن بپردازیم.
این مسیرها عمدتاً ذیل ادبیات نظریِ فضای سایبر (Cyber space)، عصر دیجیتال (Digital age) و مفاهیم همبستهای مانند علوم اجتماعی دیجیتال (Digital social science) و مطالعات انسانی دیجیتال (Digital humanities)، علوم اجتماعی محاسباتی (Computational social science) و علوم اجتماعیشناختی (Cognitive social science) پیگیری میشود.
جامعهشناسی پوزیتيویستی برای فرارفتن از مشاهدات جزئی و کشف یک رابطه ضروری میان دو پدیده اجتماعی بر پایه مشاهدات جزئی از مفهوم علّیت مکانیکی به همان معنایی که کانت در سنجش خرد ناب طرح کرده؛ استفاده میکنند و لذا برای تعیین آن منطق ریاضی، ذیل سوژه به کار گرفته میشود؛ اما علّیت ذیل منطق کلاندادهها و رایانه صورت دیگری مییابد و لذا تبیین دیگری رقم میخورد؛ و این خود تابع نوع جدیدی از انسان است که ذیل داده و هویت کدهای کامپیوتری محقق میشود.