چکیده:
در این مقاله تلاش شده است که با رویکرد روش شناختی ـ سیستمی میزان اهمیت، مفید
بودن و جامع بودن مفهوم ظرفیت محیط جهت سنجش ماهیت محیط بنگاههای ایران بررسی شود.
از طریق بررسیها به شیوه بازنگری متون، مصاحبه با خبرگان مفهوم ظرفیت محیط مورد
بازآفرینی قرار گرفته است و براساس رویکرد ذهنی، ابعادی بر آن افزوده شده است؛
همچنین اولویت و اهمیت متغیرهای آن تعیین شده است.
خلاصه ماشینی:
"در این پژوهش از زاویه روش شناختی و دیدگاه سیستمی، مفهوم ظرفیت محیط در محیط کسب و کار ایران بررسی و مطالعه شد یافتههای پژوهش جهت تعیین میزان اهمیت، جامعیت و اولویت ابعاد مفهوم ظرفیت محیط شامل موارد زیر میباشد: 1- بحث و نتیجهگیری در خصوص اهمیت بعد کم ظرفیت ـ با ظرفیت برای سنجش محیط بنگاههای ایرانی: مفهومسازی چند بعدی در خصوص ابعاد محیط سازمان بهصورت کلی و بعد ظرفیت محیطی بهوسیله پژوهشگران برجستهای شامل مارچ و سایمون، جان چایلد، استاو واسزاواجکوفسکی، دیس و بیرد، تاکنون صورت گرفته است [5؛ 6، صص 1-22؛ 7، صص 345-354؛ 9، صص 52-73].
میزان استفاده و بهکارگیری مفاهیم پیچیدگی، پویایی و عدم اطمینان در پژوهشهای سازمان و مدیریت نسبت به استفاده از مفهوم با ظرفیت ـ کم ظرفیت بسیار گستردهتر میباشد و از سوی دیگر براساس بررسیهای محقق تاکنون پژوهشی در خصوص برساخته ظرفیت محیط در ایران بهعنوان کشوری در حال توسعه صورت نگرفته است، لذا در این مرحله جهت سنجش میزان کفایت و کارامدی استفاده از این مفهوم جهت سنجش ماهیت محیط بنگاههای کشورمان، نظرات خبرگان دانشگاهی و اجرایی مورد بررسی قرار گرفت که نشان میدهد طیف با ظرفیت ـ کم ظرفیت برای سنجش ماهیت محیط با اطمینان 99 درصد درست می باشد و این موضوع قدرت تعمیم پذیری[1] این مفهوم را تقویت میکند.
در این پژوهش با توجه به اینکه کشورمان در حال توسعه است و کشوری میباشد که برای توسعه به فناوری کمی ـ کیفی مناسب، نیروی انسانی با کیفیت و کمیت مورد نیاز، منابع مالی کافی و رقابت پذیر و مواد اولیه با کیفیت و کمیت کافی، نیاز فراوان دارد، لذا این شاخصها نیز با رویکرد ذهنیتگرا جهت سنجش میزان ظرفیت محیط بهوسیله پژوهشگر به الگو افزوده شد، نتایج بهدست آمده از دیدگاه خبرگان نشان میدهد که شاخصهای دسترسی _____________________________ [1]."