خلاصه ماشینی:
"حال باید پرسید این خلاقیت شکوفا شده چه میکند؟پاسخ آسان است:پرسیدن و جستوجو کردن؛ جستوجو برای فهم اینکه محدودیتها زاییدهء چیستند؟تواناهاییها ما چیستند؟راه یا راههای رسیدن به رفع محدودیتها کدامند؟کدام راه آسانتر است و پرسشهایی دیگر از این دست که موضوع مطالعات پیوسته و پردامنهای شدهاند که حاصل همهء آنها نوشتارهایی بوده و هست که پژوهش مینامیم.
اکنون در نقطهای ایستادهایم که بسیاری از نهادهای فکری و فرهنگی ما که وظیفهء مهم فرهنگسازی را برعهده دارند بیآنکه خود را پاسخگوی جایی یا مقامی بدانند به بلعیدن پولهای نفتی مشغولند و همین رفاه ایشان را در موقعیتی قرار داده که کمتر مورد بازخواست قرار میگیرند که در برابر این همه فرصتهای مالی و انسانی که از آن بهرهمند بودهاند چه کردهاند.
در حقیقت نقد و پژوهش میتوانند با بیان علل مفروض،کمک کنند تا بتوانیم بفهمیم چرا برنامهای موفق بوده است و چرا دیگری خیر!نقدهای بیشمار و پژوهشهای متعدد،گاه مشابه هستند و گاه متضاد ولی دغدغهء آنها یک چیز بیشتر نیست و آن ایجاد تغییر در رفتار رسانهای است.
در محدودهء رسانهء ملی،هفتنامهها،ماهنامهها و فصلنامههای متعددی چاپ میشوند که نه در توان نویسندهء این نوشتار است که به بررسی همهء آنها بپردازد و نه این نوشتار حوصله و مجال بیان آن را دارد ولی کمتر میتوان اثری از این پژوهشهای کاربردی در آنها دید،از آن بالاتر،نهادهای اطلاعاتی رسانه،مانند مرکز سنجش افکار نتایج آماری خود را به دیگر نهادهای پژوهشی آنچنانکه باید و شاید ارائه نمیدهد."