چکیده:
مالکیت مشترک و مالکیت فردی بر مراتع ـ حوزه جغرافیائی و جمعیت ایل ـ نظام ایلاتی ـ منابع تاریخی درباره مالکیت ارضی: کتاب "کشاورزی و مناسبات ارضی درعهد مغول". "ازخراسان تا بختیاری" ـ مقررات مربوط به مالکیت زمین و مرتع در بین ایل نشینان. رابطه زمین زراعی و مرتع و تحول مرتع به زمین زراعی ـ ازدواج وارث و تاثیرشان در مالکیت ارضی ـ صورت قبالههای طایفه اولاد و متن چند پنجاق ـ سندی درباره رفع اختلافات مابین دومالک.
خلاصه ماشینی:
عمله سیاست که تا کنون مسئول و تقاضائی باین شکل و صورت ندیده و نشنیده بودند از طرز و نحوه درخواست جوان محکوم دچار حیرت شده پرسیدند : انتقال از ستون بستون دیگر جز آنکه اجرای حکم را چند دقیقه بتاخیر اندازد چه نفعی بحال تو دارد ؟ محکوم بیگناه در حالیکه هنوز بارقه امید در چشمانش میدرخشید سر بلند کرد و گفت ( ستون بستون فرج است ) مجددا عمله سیاست برای انجام آخرین درخواستش دست بکار شدند که بر حسب اتفاق یا تصادف در خلال همان چند دقیقه از دور فریادی بگوش رسید که چنین میگفت دست نگهدارید .
اما چون بنای این کتاب بر ریشه تاریخی و مستند امثال و حکم نهاده شد و امثله و اصطلاحات غیر مستند در کتب قصص و داستانها مبسوطا آمده است بتحقیق و تفحص از افراد مطلع و بررسی کتب تاریخی پرداخت تا اگر ضرب المثل بالا فی الواقع ریشه تاریخی نداردو صرفا بهمین داستان ( که مذکور افتاد ) ختم میشود از ذکر آن خودداری نماید .
(2) وقتیکه بتاریخچه زندگی حسینقلی خان ابوقداره در کتاب ( جغرافیای تاریخی و تاریخ لرستان ) تالیف آقای علی محمد ساکی مراجعه شد و از ارباب اطلاع در ایران و عراق نیز تحقیق بعمل آمد معلوم شد که بزعم و استنباط علامه دهخدا این حسنقلی خان همان حسینقلی خان ابوقداره است که قدرت فراوان و استبداد مطلق و کشتارهای بیرحمانه اش این ضرب المثل را بوجود آورده است چه برای ادامه قدرت و نفوذ خود بسختی مردم را استثمار میکرد و همه چیز را برای خود میخواست .