چکیده:
نظریه سازندگی یادگیری برخاسته از فلسفه نسبیّتگرایی است. در فلسفه نسبیت گرایی، هر چیزی نسبت به چیز دیگری مورد داوری قرار میگیرد. و هیچ چیز قطعی تلقی. نمی شود؛ این فلسفه با فلسفه واقعگرایی که زیربنای برخی نظربههای دیگر یادگیری به ویژه یادگیری در مکتب رفتارگرایی است، عمدتا از این بابت تفاوت دارد که در فلسفه واقعگرایی باعینیت گرایی دانش امری قطعی و ثابت و مستقل از یادگیرنده تصور میشود. در حالی که در فلسفه نسبیت گرایی، دانش وابسته به یادگیرنده و امری نسبیی فرض میشود. به همین سبب، در روانشناسی سازندگی گفته میشود که یادگیرنده به صورت فعال و از راه تعامل دائم بامحط به ساختن دانشمیپردازد. لذا چنین تصور میشود که دانش، وابسته به یادگیرنده است و در شرایط یکسان» افراد مختلف ممکن است به آ گاهیهای متفاوتی برسند. روش آموزش مبتنی بر روانشناسی سازندگی عموما روشی شاگرد محور است که در آن بر شرکت فعال یادگیرنده در کسب دانش تاکید میشود. هم چنین ، در آموزش مبتنی بر نظریه سازندگی، پیشتر فرایندهای یادگیری و تفکر مورد توجه است تا فراوردههای آن بر همین اساس، نویسنده محترم در آغاز مقالا خوده نظریه سازندگی یادگیری راکه در حقبقت نظریه تازهای است، از دیدگاه دانشمندان مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و در این زمینه از
فلسفههای واقع گرایی و نسبیت گرایی بهره جسته است. او در مورد فلسفه واقعگرایی با عینیتگرایی این مطلب را ذ کر میکند که طبق این در جهان چیزی به نام دانش عینی وجود دارد که معلم به کمک زبان میتواند آن را به شاگردان خود منتقل کند اما در معرفی فلسفه سببیتگرایی میگوید که در این فلسفه، اشیا همواره نسبت به یک دیگر مورد داوری قرار میگیرند و چیزی به اسم دانش عینی و مستقل از یادگیرنده وجود ندارد. درست است که فلسفه واقعگرایی و نظریه سازندگی یادگیری سیار جدید هستند اما فلسفه نسبیت گرایی،ریشه در اندایشههای, بسیار قد.یم یونان باستان دارد. چون روش آموزش مبتنی بر سازندگی به اصطلاح شاگرد محور است و باید بر فعالیت یادگیرنده تکیه کند. لذا بهترین روش آموزشی برخاسته از آن، روش آموزشی مبتنی بر یادگیری اکتشافی است. نویسنده محترم در آخر، بهترین روشهای آموزشی راکه همان روش آموزشی بربیادگیری اکتشافی است ،رامعرفی میکند. این مقاله را آقای دکترعلی اکبر سیف، استاد محترم داشگاه علامهطباطبایی تدوین کرده و در اختیار فصلنامه گذاشته است که به این وسیله از ایشان قدردانی میشود.
خلاصه ماشینی:
روش آموزش مبتنی بر روانشناسی سازندگی عموما روشی شاگرد محور است که در آن بر شرکت فعال یادگیرنده در کسب دانش تأکید میشود.
او در مورد فلسفهء واقعگرایی یا عینیتگرایی این مطلب را ذکر میکند که طبق این دیدگاه در جهان چیزی به نام دانش عینی وجود دارد که معلم به کمک زبان میتواند آن را به شاگردان خود منتقل کند اما در معرفی فلسفهء نسبیتگرایی میگوید که در این فلسفه،اشیا همواره نسبت به یک دیگر مورد داوری قرار میگیرند و چیزی به اسم دانش عینی و مستقل از یادگیرنده وجود ندارد.
"(ص194) بر خلاف روانشناسیهای وابسته به فلسفهء واقعگرایی یا عینیتگرایی-از جمله رفتارگرایی و خبرپردازی-که واقعیت هستی را مستقل از ذهن و در خارج از یادگیرنده تصور میکنند و دانشاندوزی را انتقال واقعیت مستقل خارج از ذهن یادگیرنده به ذهن او میدانند،نظریههای روانشناسی وابسته به فلسفهء نسبیتگرایی-از جمله نظریهء سازندگی- بر این باورند که دانش به وسیلهء یادگیرنده ساخته میشود.
در همهء این نظریهها فرض بر این است که یادگیرنده در جریان یادگیری فعال است و دانش توسط او ساخته میشود نه اینکه یادگیرنده نسخهای از واقعیت جهان پیرامون را در ذهن خود ذخیره میکند.
نیز میتوان گفت:"سازندگی به آن دیدگاهی گفته میشود که معتقد است یادگیری معنیدار زمانی رخ میدهد که یادگیرندگان از اندیشهها و تجارب خود تفسیرهای شخصی به عمل میآورند"(بایلر18و اسنومن199319،ص 704).
کاربردهای آموزشی نظریهء سازندگی با توجه به توضیحاتی که پیش از این بیان شد،کاملا آشکار است که روش آموزشی مبتنی بر سازندگی باید بر فعالیت یادگیرنده تأکید کند و به اصطلاح شاگرد محور باشد.