چکیده:
پدیده «اشتغال» از ابتدای زندگی بشر مورد توجه وی بوده است. زنان از همان ابتدا
پابهپای مردان در رشد اقتصادی جامعه همراه بودند، اما به مرور زمان، با پیچیدهتر شدن
جوامع و حاکمیت فرهنگ مردسالارانه و تخصصی شدن کارها، در حاشیه قرار گرفتند یا
به عنوان نیروی کار ارزان از آنها استفاده شد. به علت فشار مضاعف و مؤنث بودن فقر
جهانی، از سال 70، محور برنامهریزی جنسیتی در اولویت برنامههای توسعه سازمان
ملل متحد قرار گرفت.
حقیقت جوامع در مشارکت اقتصادی زنان، تضادها و تعارضهایی را نشان میدهد؛
زنان به علت نیاز اقتصادی و حضور در بازار کار بیرون از خانه، فشار مضاعفی را متحمل
میشوند که وظایف خانه و تربیت فرزند هم بر این امر دامن میزند. در حالی که از دیدگاه
اسلام، مهمترین نقش زن، همسری و مادری است که باید در اولویت قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
در مدیریت و برنامهریزی توسعه، «اشتغال زنان» از روزآمدترین و کارآمدترین مقولههایی است که نباید فقط با توجه به شاخصههای توسعه و برنامهریزیهای جنسیتی به انجام رسد، بلکه در امر مشارکت اقتصادی زنان، باید به نهادینه نمودن کار خانه زنان و تربیت و پرستاری از فرزند نیز همت گماشت.
تنها موردی که تغییر مییابد، تحول از اقتصاد مبتنی بر تهیه مایحتاج روزانه به اقتصاد مبتنی بر نقدینگی است؛ در حالی که قبلا زنان و مردان در خانواده به کارهایی مشغول بودند که به نظر میآید در تراز مساوی قرار داشتهاند، لیکن با ورود نقدینگی و دسترسی به مواد قابل خرید، منزلت کار هر کدام از آنها نیز تغییر کرده است.
مقایسه نگرش به اشتغال از دیدگاه اسلام و غرب حال باید دید علت اعطای استقلال مالی به زن در غرب، آن هم پس از قرنها، چه بوده است؟ آیا عواطف انسانی و رشد علمی اروپاییان موجب شد که حقایق را بپذیرند و به زن، استقلال اقتصادی و اجتماعی دهند یا دلیل دیگری داشته است؟ ویل دورانت، «متفکر غربی، هیچ جوابی برای این سؤال در کتاب لذات فلسفه ندارد، ولی مینویسد: «یک قرن پیش در انگلستان کار پیدا کردن برای مردان دشوار گشت، اما اعلانها از آنان میخواست که زنان و کودکان خود را به کارخانهها و مزارع بفرستند؛ زیرا کارفرمایان در اندیشه سود و سهام خود بودند نه مصالح زنان و خانوادههای آنان.