خلاصه ماشینی:
"(ترجمه) و خداوند سبحان از اولاد آدم پیمبران برگزید،که پیمان محکم آنها را بفراگرفتن وحی استوار کرد،و عهد امانت را بر تبلیغ رسالت از آنها گرفت،این آنگاه بود که بیشتر خلق عهدیکه خداوند بآنها بسته بود تبدیل کردند،پس بحق حق جاهل شدند،و برای او نظیر و مانند گرفتند،و شیاطین از معرفت فطری آنها را باین سو و آن سو گرداندند،و آنانرا از پرستش خداوند بریدند،پس در این هنگام خداوند رسلش را بسوی آنها برانگیخت و پیمبرانش را با فاصلهء پیدرپی روانه داشت،تا اداء عهدهای فطرت را از آنها بخواهند و بنعمت فراموش شدهاش یادآوریشان کنند،و با زبان تبلیغ با آنها احتجاج نمایند،و دفینههای عقول،(با عقلهای دفن شده) را برانگیزند،و آیات بزرگیکه دست قدرت مقدرش نموده بآنان بنمایانند،از این سقف افراشته شده بالای سرشان، و آرامشگاه قرار داده شده زیر پایشان،و معیشتهای گوناگونیکه زندهشان میدارد،و اجلهای پیدرپی که بباد فنائشان میدهد، سختی و بیماریها که پیر و فرسودهشان میگرداند،و پیش آمدها و حوادثیکه بسرشان میتازد،و خداوند سبحان خلایق را از پیمبر فرستادهء و کتاب نازل شده و حجت حتمی،و روش محکم روشن،خالی نگذاشت،پیمبرانی که کمی عدد و فراوانی تکذیبکنندگان آنها را از انجام مقصد بازنداشت،پیمبرانیکه بعضی سباق بودند که پیمبر آینده برایش نام برده شده یا لا حقی که پیمبر قبل او را معرفی کرده،بر این منوال قرنها از هم پدید آمدند،و روزگارها گذشت و پدرها درگذشتند،و و فرزندان بجای آنها آمدند."