خلاصه ماشینی:
"بنابراین یکی از اهداف اصلی این کتاب این است که نشان دهد اصول فقه-یعنی بنیاد نظری و فلسفی حقوق اسلامی-همانند چتری بوده است که تئوریهای گوناگون به طور همزمان و در طول اعصار زیر آن گرد آمدهاند.
در مبحث«قوانین توحیدی پیش از نزول قرآن»آمده است که:در آثار اصول فقه بخشی از مباحث به این موضوع بسیار نظری تخصیص یافته است که چه حکم حقوقی را باید بر موضوعات و اعمال قبل از اسلام بار کرد؟این موضوع تحت عنوان«حکم امور در حالت اولیه»بررسی میشود.
اگر ظن را به منابع فقهی نسبت دهیم،که از جمله شامل قرآن و سنت است،در این صورت میتوان ظن را بر اصول دین،که مثبت وجود خدا صدق نبوت محمد است نیز حمل کرد.
پیداست که شاطبی با تأکید بر احکام کلی به عنوان یک مقولهی یقینی،به دنبال این بود که به نحو قطعی اثبات کند شریعت حقیقی راهی است میان دیدگاههای برآمده از منافع شخصی،در یک سو و دیدگاههای افراطی دینی متعصبانه،در دیگر سو.
دفاع از مشروطیت برخی از انواع حیله،بیتردید به این واقعیت مربوط میشد که آنها وارد تعالیم ماهوی و معتبر مذهب مالکی شده بودند(ص 270)ادعای اساسی شاطبی در اینجا(مبحث مبین و مجمل)این است که فقها وارث انبیاء هستند؛در حقیقت،به نظر میرسد عنوان این قسمت صرفا دستاویزی برای ارائهی نقد وی بر صوفیان بوده است(ص 278).
نویسنده در بخش هفتم«خاتمه»معتقد است:در جستوجوی برای یک هویت حقوقی در اسلام در قرن بیستم و بحرانهای آمیخته با صورتبندی مجدد اصول فقه و نظریهی عمومی فقه،تازهترین مرحلهای است که برجستهترین خصیصهی سنتی که همهی نظریههای بالا در آن ظرف شرح و بسط یافتهاند،«منبع الهی»است که آنها را با هم مرتبط میسازد."