چکیده:
مفسران شیعه و سنی درباره مخاطب و زمان خطاب آیات چهارگانهء مذکور بر دو قولند:قول نخست-که دیدگاه قریب به اتفاق قرآنپژوهان است-مخاطب آیات مذکور را رسول مکرم اسلام(ص)و زمان خطاب را در همین دنیا حین نزول وحی میدانند.قول دوم مخاطب آنها را انسان(مجرم)و زمان خطاب را روز قیامت دانسته است این قول در بین-مفسران متروک مانده با اینکه دلیلی بر رد آن اقامه نکردهاند.دیدگاه اول با توجه به رمزگشایی مفسران درباره دلیل خطاب این آیات به رسول خدا(ص)که آن را تضمین خداوند بر عدم فراموشی وحی میدانند. با مناقشههای جدی روبروست که مهمترین آن مخالفت این قول با صریح آیات دیگر قرآن میباشد،به گونهای که جمع بین آنها و آیات دیگر در این زمینه غیر ممکن خواهد بود.به نظر میرسد قول دوم خالی از اشکال و قابل دفاع است.
خلاصه ماشینی:
"(همان،611) نقد و بررسی ادله دیدگاه نخست سیاق آیات چهارگانه-همان گونه که ملاحظه میکنید-هیچ دلالتی بر معترضه بودن آنها ندارد تا گفته شود این آیات در متن آیاتی که درباره قیامت و خطاب به آنان است به صورت معترضه،خطاب به پیامبر خداست؛زیرا ظهوری در این معنا به چشم نمیخورد و همسانی این آیات به آیه شریفهء «لا تعجل بالقرآن من قبل ان یقضی الیک وحیه» (طه، 411)نیز،دلیلی بر این مدعا نیست،بلکه حداکثر میتواند تأییدی برای این مدعا باشد.
اگر بنا به نظر علامه رمز خطاب به پیامبر خدا در آیات چهارگانه سوره قیامت برای تأدیب حضرت باشد تا آنکه حین نزول وحی،ادامه آیات را نخوانند چرا حضرت-نعوذ بالله-این امر را نادیده گرفتهاند تا دوباره خداوند در آیه 411 سوره طه همین خطاب را در همین موضوع به ایشان داشته باشد؟!ناگفته پیداست نباید این مورد را با مواردی دیگر که در آنها خداوند پیامبر را در یک موضوع چند بار مورد خطاب قرار میدهد مقایسه کرد و به عنوان جواب نقضی چنین گفت:آیا حضرت -نعوذ بالله-دستور خداوند را نادیده گرفتهاند تا دوباره خداوند ایشان را مورد خطاب قرار دهد؟!به طور نمونه خداوند در موضوع رنج پیامبر در ابلاغ وحی و حرص بر هدایت انسانها میفرماید: «ما انزلنا علیک القرآن لتشقی» (طه،2)و باز در این آیه: «لعلک باخع نفسک الا یکونوا مؤمنین» (شعراء،3)همسان با آن در این آیه شریفه نیز میفرماید: «فلا تذهب نفسک علیهم حسرات» (فاطر،8)نباید این موضوع را با مسئله نسیانناپذیری وحی و آیات آن مقایسه کرد.
دستور خداوند در آیه «لا تعجل بالقرآن من قبل ان یقضی الیک وحیه» (طه،411)نیز برای منع از تکرار وحی حین نزول آن جهت حفظ یا عدم فراموشی وحی نیست؛چون پیش از این در آیه 5 سورهء أعلی چنین تضمینی از ناحیه خدا داده شده و فرموده است: «سنقرئک فلا تنسی..."