خلاصه ماشینی:
"ویژگی بنیادگرایی مدرن غربی که در قرن نوزدهم در میان پروتستانهای ایالات متحده بوجود آمد،این بود که آنان کتاب مقدس را موبمو تفسیر میکردند و تفسیر خود را بویژه (1).
البته این شکل از تفسیر متون مقدس بکمک تأویل و بنیادگرایی در گذشته نیز وجود داشته و در میان پدران کلیسا نیز پیروان تفسیر موبمو با آنان که مانند سنت آگوستن هرمه نوتیک آزادانهتری را باور داشتند،به بحث و جدل میپرداختند.
اما در دوران مدرن بروز بنیادگرایی و سختگیری مربوط به آن تنها در میان پروتستانها امکانپذیر بوده است،زیرا بنیادگرایان بر این باورند که واقعیت بنیادین در تفسیر موبموی انجیل نهفته است.
(در واقع «اتحاد ایتالیایی»ریشه فرهنگی ندارد)،با این حال جنبشهای مزبور همگی پیرو نژادپرستی جنبشهایی چون«اتحاد ایتالیایی»با نژادپرستی شبهه علمی از یک ریشه نیستند.
آیا میتوان تعریف نابردباری را به اختلافات جزئی میان بنیادگرایی،سنتگرایی،نابگرایی و نژادپرستی فروکاست،در حالی که عدم مدارا به اشکال غیر نژادپرستانه نیز بروز میکند(از جمله برنتابیدن کافران یا یا نابردباری خودکامهگان و دگراندیشان).
از این دیدگاه ریشههای نابردباری تنها زیستشناسانه است و در میان حیوانات در حس مالکیت نسبت به سرزمین و دشمنی نسبت به حیوانات متجاوز به حریم،بر پایه واکنشهای حسی و غالبا سطحی بروز میکنند.
بررسی آموزه اختلاف و تفاوت در میان انسانها و گروهها نزد اهل دانش معمول است، در حالی که به تحلیل نابردباری و عدم تساهل وحشی یا نظامنیافته نمیپردازند زیرا این پدیده در تعریف نمیگنجد و همین خود موضعگیری انتقادآمیز را دشوار میسازد."