چکیده:
مدلهای تعادل عمومی که بر مبنای بازده های فزاینده ، تمایز در محصول و رقابت انحصاری استوارند ، جایگاه برجسته ای در نظریه تجارت و این اواخر جغرافیای اقتصادی به دست آورده اند . این تحقیق به برسی مطالعات تجربی در مورد موضوعات برخاسته از جنبش جدید تفکر نظری می پردازد . نوشتارهای رو به رشد قابل استنادی از توزیع مکانی صنایع در سطوح کشور و منطقه ای وجود دارد که عمدتا بر آمریکا و اتحادیه اروپا متمرکز می شود .
خلاصه ماشینی:
"ملچیور(8991)با استفاده از شاخص تخصصی شدن تجارت در زمینهء جریانهای دو جانبه بین 61 کشور اروپایی در دورهء 2991-0791 دریافت برخی بخشها که نمونههای قابل قبول نظریهء تجارت جدید/جغرافیای اقتصادی جدید هستند(مواد شیمیایی و ماشینآلات)،نشاندهندهء این است که تمرکز پایدار و قطعی بیشتر از همه در کشورهایی است که در اتحادیه اروپا واقع شدهاند.
کیم(5991،ص 409)این نتیجه را به صورت علامتی که نشان میداد پیشرفت نظریهء تجارت جدید/جغرافیای اقتصادی جدید به طرز نامناسبی زمانبندی شده است،تفسیر کرد: «علی رغم حملات جدی به وجود آمده در سالهای اخیر به وسیلهء مدلهای مبتنی بر بازده فزاینده به مقیاس در مقابل مدل استاندارد نئوکلاسیک هکشر-اوهلین،بررسی تجربی روند بلند مدت تخصصی شدن منطقهای در ایالات متحد بر ضد این تغییر روند است.
چه چیزی از این جستجوی گسترده توصیفی عاید میشود؟دو حقیقت بیچون و چرا وجود دارد:ایالات متحد جغرافیای اقتصادی متمرکزتری نسبت به اتحادیهء اروپا دارد و نشان داده شده است که روند اخیر تخصصی شدن در امریکا بیشتر از طریق پراکندگی بالاتر بوده تا تمرکز روند تخصصی شدن در اتحادیه اروپا،که کمتر مشخص است.
کار دیویس و وینشتاین با نشان دادن این که در مقابل اثر بازار خانگی،بازدههای فزاینده برای بیش از نیمی از تخصصی شدن مشاهده شده در صنایع کارخانهای در نظر گرفته میشوند،تأیید محکمی برای الگوهای بازده فزاینده ارائه میدهد.
مشخصهء بارز دیگر برای برخی مدلهای جغرافیای اقتصادی جدید این است که آنها به جای در نظر گرفتن کشورها و/یا مناطق به صورت مناطق بدون بعد،به ساختارهای منطقهای دو بعدی توجه میکنند(به طور مثال،نگاه کنید به کروگمن و نبلز، b 5991)."