چکیده:
صفحات کتابخانه این شماره به بررسی دیدگاه و نظرات«ادوارد سعید»شرقشناسی فلسطینی الاصل و بسیاری برجسته معاصر اختصاص یافته که دیدگاههای او درباره فرهنگ،امپریالیسم،مسئله اسرائیل،فلسطین و اسلام بسیار مورد توجه محققین قرار دارد. نخستین مقاله این بخش با عنوان«ادوارد سعید به روایت خودش»شرح زندگی ادوارد سعید از زبان خودش را منعکس ساخته و در واقع نوعی اتوبیوگرافی درباره زندگی شخصی،تحصیلی و حرفهای اوست. «ادوارد ودیع سعید در یک نگاه»شرحی درباره زندگی و تفکرات ادوارد سعید است که به ویژه به دیدگاههای علمی و سیاسی وی اختصاص یافته.وی دیدگاههایی درباره ادبیات و فرهنگ دارد و به تقابل با اندیشمندان حوزه فلسفه و ادبیات پرداخته است.بااینحال درخشانترین کار سعید تحقیق و پژوهش درباره شرقشناسی به عنوان یک گفتمان منسجم است و در واقع تلاشی است که برای زدودن اندیشههای خلاف واقع درباره شرق.از نظر سیاسی نیز،سعید از نزدیک،مسئله نزاغ فلسطین-اسرائیل را دنبال میکرد و خود عضو شورای ملی فلسطین بوده از وی بیش از 20 اثر به زبان انگلیسی به جای مانده است. «ادوارد سعید:شرقشناسی،ضد شرقشناسی و شرقشناسی وارونه»یکی دیگر از مقالات این بخش است که به تحلیل نظرات ادوارد سعید با تأکید بر نظریهی ضد شرقشناسی او اختصاص یافته و در واقع مبین رویکرد انتقادی سعید به شرقشناسی است.پاسخهایی که به انتقادات سعید داده شده،شرقشناسی وارونه نامیده شده است.ادوارد سعید از جمله متفکراتی بود که در حوزه پست مدرنیسم قرار داشت و به این خاطر در بررسی آثار او باید به این مسئله توجه کرد.از سوی دیگر سعید از دیگر اندیشمندان همچون فوکو تأثیر فراوان گرفته و به ویژه تفکرات فوکو درباره هژمونی از نظر سعید مورد توجه بوده است.مقاله نشان میدهد که چگونه دیدگاههای ادوارد سعید درباره اسلام از اهمیت زیادی برخوردار است به ویژه از آن بابت که وی شناختی بدون تعصب را پیش میکشد. «نامهنگاریهای ادوارد سعید با راجر اون»مقالهای به قلم راجر اون است و به بررسی ابعاد گوناگون فکری سعید پرداخته است. در این مقاله چهار نامه آورده شده است. «بابی سعید:ادوارد سعید و شرقشناسی»مقالهای است که به بررسی فصل دوم کتاب بابی سعید با عنوان هراسی بنیادین(اروپا مداری و ظهور اسلامگرایی)پرداخته است.این فصل از کتاب،حاوی توضیحاتی درباره شرقشناسی ادوارد سعید است.مهمترین بخش این فصل نیز نظرات سعید درباره اسلامگرایی است که به صورت در این مقاله ارائه گردیده است. در مقاله«بازخوانی انتقادی آرای سعید از دیدگاه برایان ترنر»کتاب ترنر با عنوان رویکردی جامعهشناسی به شرقشناسی، پست مدرنیسم و جهانی شدن مورد بررسی قرار گرفته است.ترنر در این کتاب به بازخوانی انتقادی نظرات سعید پرداخته و در تلاش است تا درک تازهای از شرقشناسی و نیز فهم شرق در شرایط نوین جهان،ارائه دهد.از سوی دیگر،ترنر شرقشناسی را در ارتباط با پست مدرنیسم و جهانی شدن مدنظر قرار داده است.مقاله ای از بخش اول این کتاب یعنی گفتمان شرق را ارائه مینماید. مقاله«فرهنگ و امپریالیسم از دیدگاه ادوارد سعید»در واقع بررسی دومین اثر بزرگ سعید با عنوان«فرهنگ و امپریالیسم»تلقی میشود.این کتاب به گسترش شرقشناسی سعید و تسری آن به آفریقا،هند و خاور دور پرداخته است.سعید از طرف دیگر با بررسی تجربه استعمارگری اروپاییان و آثار ادبی آنها در تلاش است تا نشان دهد که این آثار در واقع ابزار فرهنگی تثبیت و مشروعسازی سلطه امپریالیسم هستند.در این آثار به روشی دیده میشود که چگونه نویسندگان اروپایی در تلاشند تا تاریخ و هویت«خود»را از«دیگران» تفکیک کنند و در واقع با نژادگرایی و ملیگرایی،مانع گفتگو و فهم مشترک میان ملتها شوند. دیگر مقاله این بخش به بررسی کتاب دیگر ادوارد سعید با عنوان«دنیا،متن و منتقد»پرداخته است که به سه مسئله توجه نموده است:نگاه دنیایی،مشکلات متون انتقادی معاصر و تسلط بر فرهنگ ضعیفتر.در عین حال ادوارد سعید در این کتاب به چهار نوع نقد ادبی نیز میپردازد مشتمل بر:نقد علمی یا کاربردی،تاریخ ادبیات آکادمیک،ارزیابی و تفسیر ادبی و نظریه ادبی.سعید در این کتاب به تفصیل به مقوله فرهنگ نیز میپردازد.از نظر فرهنگ از بالا سلطه مییابد بدون اینکه در دسترس همه کس و همه چیز قرار داشته باشد.در واقع فرهنگ یک نظام ارزشیابی و تمایز و تبعیض است.چیزی که سعید به عنوان تشخیص فرهنگی-ملی اروپایی و معیار برتری ما در برابر دیگران،مطرح مینماید. در راستای بررسی کتاب نقش روشنفکر؛مقالهای با«روشنفکر:در میانه تنهایی و وابستگی»فراهم آمده است.سعید در این کتاب ابتدا به تشریح هویت روشنفکر از دیدگاه متفکرانی همچون گرامشی،فوکو،میلز و شیلز میپردازد.سعید دوگونه روشنفکر را مدنظر دارد: روشنفکر حرفهای و روشنفکر آماتور.از دیدگاه او روشنفکر حقیقی کسی است که به اصول اخلاقی جهانشمول باور داشته باشد،در حاشیه بماند،برای قدرت نامحرم باشد،طعنه زدن و شکاک باشد و بازاری نشود.در واقع سعید روشنفکر را نمایندهی آگاهی مردم میداند که باید بر اصول اخلاقی،آزادی و عدالت پافشاری نماید. با توجه به اهمیت و نقش ادوارد سعید،ادامه نوشتارهای منعکسکننده آراء و اندیشههای وی،در شماره آتی از نظر گرامیتان خواهد گذشت.
خلاصه ماشینی:
"ته ذهنم میدانستم کالج ویکتوریا پیوندهای مرا برای همیشه و به شکل جبرانناپذیری با زندگی گذشتهام قطع کرده است،میدانستم داستانی که پدر و مادرم سر هم کرده بودند،ادای آمریکایی بودنمان همه به پایان آمده است،و میدانستم همهمان حس میکنیم موجوداتی درجه دو هستیم و با قدرت استعماری زخمداری به انزوا فرورفتهایم که خطرناک است و میتواند به ما آسیب برساند،و این در حالی است که برتری زبان و فرهنگ این قدرت خطرناک را بر زبان و فرهنگ مصر پذیرفتهایم و ظاهرا به اجبار در مدرسه میخوانیم.
من که از سال 0691 تا 5791 به مدت پانزده سال نتوانسته بودم قاهره را ببینم،یادهای آغازین زندگی در این شهر را جیرهبندی کردم و از هر جیره به عنوان وسیلهای برای به خواب رفتن استفاده کردهام،کاری که با گذشت زمان روزبهروز مشکلتر شده است،و همین زمان نیز هالهای را زایل کرده است که گرد بر گرد خوشبختی سالهای نخستین زندگی من نشسته بود و سبب شده است به صورت دورهای پیچیدهتر و مشکلتر سر برآورد.
از نظر من هیچ چیز دردناکتر و طرفه آنکه خواستنیتر از آوارگیها زندگی مرا رقم نزده است:آوارگی از کشوری به کشور دیگر،از شهری به شهر دیگر،از سکونت گاهی به سکونت گاه دیگر،از زبانی به زبان دیگر،از محیطی به محیط دیگر،از کویی به کوی دیگر، که در همه این سالها نگذاشتهاند جایی قرار بگیرم،تابستان سال 1591 مصر را ترک گفتم و دو هفته در لبنان ماندم،سه هفته در پاریس و لندن،و یک هفته نیز طول کشید تا با کشتی نیوآمستردام از ساوثمیتون به نیویورک بروم و تتمهی تحصیل خود را در ایالات متحده آغاز کنم."