چکیده:
سؤال نامناسبی که درباره صدق مطرح میگردد، این است که «صدق چیست». لذا بهتر است
با پرسش «صدق یک گزاره (عبارت، جمله، باور) چیست» کار آسانتر شود. هدف این مقاله
این است که پیرامون سؤال فوق به تبیین تعدادی از تئوریهای صدق و به عبارتی دقیقتر،
خانواده نظریات مربوط به صدق بپردازد: تئوریهای پیوستگی مشتمل بر نسبتهای پیوستگی
بین یک مجموعه از باورهاست. تئوریهای مطابقت رویکردی به صدق گزارهها دارد نه از آن
جهت که با گزارههای دیگر چه نسبتی دارد، بلکه از این باب که نسبت آن گزاره با خارج
چگونه است، یعنی مطابقت آن با اعیان خارجی و واقع. در تئوریهای عملگرایی صدق یک
باور از مطابقت آن با واقع برگرفته میشود، اما تأکید میکند که بقای باورها، توسط
آزمون تجربه حاصل میشود یعنی مطابقت آن با باورهای دیگر. از نظر تارسکی، صدق برحسب
یک نسبت معنایی از صدقپذیری تعریف میشود. در تئوری صدق بیان زائد، «صادق» امری
است زائد. زیرا گفتن اینکه «P صادق است» معادل است با گفتن P.
خلاصه ماشینی:
"چرا که ایده اصلی این تئوری، ایده سادهای است: یک گزاره صادق است اگر آن گزاره با دیگر گزارهها در یک سیستم منسجم _______________________________[1] - The coherence Theory[2] - Bradley[3] - Brand Blanshard[4]ـ یک سیستم صوری سازگار است ات ا (اگر و تـنها اگر) هیـچ فرمول درست ساختی بـه فـرم A^ ~ Aیک قضیه از آن نباشد؛ یا ، اگر و تنها اگر چنین نباشد، هر فرمول درسـت ساختی از آن سیستم، یک قضیة آن باشـد و یا هیچ جمله نشانه مفردی یک قضیه سیستم نباشد.
این تئوری در فرمول زیر قابل بیان است: «به ازای هر باور ـ b ـ b کاملا صادق است اتا b عضوی از مجموعه سازگار باورهایی باشد که در میان آنها تصویر کاملی از جهان را ترسیم بکند و هر یک از آنها، هر عضو دیگر را نتیجه بدهد».
همه آنچه که یک دانشمند میتواند به آن دست یابد، حکمی تعقلی و غیر قطعی درباره ادراک حسی است و تست نمودن صدق این است که آیا آن حکم با سیستم دیگر حکمها که اکنون مورد پذیرش جامعه علمی است، انسجام و پیوستگی دارد یا خیر1988,P.
311) (walker, اشکالی که به این تئوری حد وسط وارد میشود، این است که تئوری مذکور به طور دقیق روشن نمیکند که ارتباط مناسب بین باورها باید چگونه باشد تا انسجام آنها در معنای مورد نظر حاصل شود.
این تئوری به دنبال شناخت ما تقدم[3] از مفهوم صدق ______________________________[1] - object language[5] - metalanguage[53] - a prior understandingنیست؛ زیرا همان طور که تارسکی بیان میکند، این تئوری اصلا نمیتواند از واژه «صادق» استفاده کند بلکه جملاتی را در قالب «S صادق است اتا P» بوجود میآورد که T ـ جمله[1] نامیده میشوند و ادعا این است که رابطة «صادق است» با فهم رایج ما از صدق یکسان است."