خلاصه ماشینی:
"گزارشی از جایگاه مخاطب در میان تئاترپیشگان تمام تلاشها برای برقراری ارتباط با تماشاگر است (به تصویر صفحه مراجعه شود) مقدمه گفته میشود تئاتر بهمعنای واقعی کلمه در صورتی میتواند خود را تئاتر بنامد که بتواند ارتباطی دوسویه بین کسانی که بهطور نمایشی داستانی را روایت میکنند و کسانی که آن روایت را دریافت میکنند،برقرار کند.
» اما یکی از علل جذب نشدن مخاطبان به سمت آثار تئاتری از دید سهراب سلیمی این است که آثار هنری برای اجرا در دست هنرمند قرار میگیرد؛اما امکان آن فراهم نمیشود که اثر،کارشناسانه مخاطب به صحنه کشانده شود.
» سهراب سلیمی در پایان به این نکته اشاره میکند که اگر هنرمند بتواند بیننده و مخاطب خود را وادار به دیدن و شنیدن و تأثیرپذیری ذهنی منطبق با شرایط عینی کند بهطور حتم میتواند وی را با لذت از سالن نمایش بدرقه نماید.
او در ادامه به این نکته که هنرمند به دنبال چه طیفی از مخاطب است افزود: «بسته به نوع تئاتر و نوع تفکر نویسنده من یک اصل اساسی و مهم تلقی میشود،این است که تماشاگر تئاتر باید نخبه و فرهیخته باشد.
کار موفق،نمایشی است که مخاطبان آن را هم مخاطبان خاص و هم عام تشکیل دهند و این تجربهای امکانپذیر و شدنی است؛ اما هیچکدام از اینها بهمعنای آن نیست که اگر نمایشی فروش بسیار داشت،کار خوب یا بدی است؛البته به دست آوردن تماشاگر زیاد در یک نمایش،نباید به قیمت از دست دادن حدود زیباشناسانه کارگردان و گروه اجرایی تمام شود؛چرا که آن بهمعنای گدایی است و هردو مورد(بیتوجهی به مخاطب و گدایی آن)نادرست است."