چکیده:
این مقاله کاوشی در شعر معاصر عربی از دیدگاه نقد ادبی است.در مقدمه نگارنده به معرفی شعر بر مبنای تاریخی،فلسفی،ادبی پرداخته و تصویری کلی از عشر معاصر عربی ترسیم نموده و سپس به بررسی مفهوم و هدف شعر از دید ناقدان بزرگ معاصر عرب وارد گردیده و مجملی از آراء آنان را ذکر نموده است.بخش بعدی مقاله به موسیقی شعر،انواع گوناگون شعر از نظر وزن و قافیه و بیان آراء ناقدان معاصر در خصوص موسیقی شعر و اهمیت یا لزوم آن اختصاص یافته است.جدیدترین اشکال عروضی شعر معاصر عربی در این قسمت از مقاله معرفی شده است.نگارنده کوشیده با تطبیق اندیشهها و نظریههای منتقدان معاصر برای دستیابی به وحدت ارکان نقد شعر معاصر روزنهای بگشاید.
خلاصه ماشینی:
در دوره جدید هنوز ناقدان و ادبائی هستند که مواهب ذاتی و نبوغ و فیض آسمانی را مصدر شعر میدانند و شاعر را بطور فطری برای سرودن شعر مهیا میبینند در حالیکه گروهی دیگر از شاعران ناقد،ارزش الهام را ناچیز میشمارند چنانکه ادگار آلن پو معتقد است شاعرانی که دچار ضعف و کاستی در ساختار فنی و صناعت شعریاند و نمیخواهند به این نقص اعتراف کنند برای دیگران چنان وانمود میکنند که اشعا خود را در نوعی از نشوه و دیوانگی هنری سرودهاند.
15 اما بدر شاکر السیاب شاعر نوآور عراق که در پیشگامی شعر آزاد رقیب نازک الملائکة بشمار میرود ضمن رعایت شرایطی،شعر را دارای هدفی اجتماعی میداند و در مقدمه دیوان«أساطیر»میگوید:«من ایمان دارم که هنرمند دینی برعهده دارد که باید آنرا به اجتماع درماندهای که در آن زندگی میکند ادا نماید، ولی نمیپسندم که هنرمند و بخصوص شاعر را بندهء این عقیده قرار دهیم.
از سوی دیگر ضرورتی در میان نیست که موسیقی شعری لزوما از اوزان عروضی حاصل شود،بلکه آنچه لازم است اینکه آهنگی باشد که شاعر به پیروی تجربهاش میسازد و ذوق عمومی آنرا خوشایند و گوارا مییابد و با آن احساس زیبایی پیدا میکند.
از آنچه بیان شد آشکار است که نقد ادبی معاصر هنوز در خصوص شکل و موسیقی شعر یا چهارچوبی کلی که حاصل اندیشهها و خیالها و معانی شعری و عواطف شاعر باشد بر عقیده و نظر ثابتی قرار نگرفته است.