چکیده:
در این مقاله ضمن بیان شمهای از زندگی ابوتمام، دیوان وی را با نگاهی گذرا و در عین حال با دقت مورد بررسی قرار دادهام.
از میان ابواب شعر ابوتمام "وصف" از مهمترین ویژگیهای نبوغ شاعری وی محسوب میشود. نیروی خیال و دقت نظری که به
ابوتمام ارزانی شده، از او توصیفگری ماهر و تصویرگری چیره دست ساخته است. توصیفهای بسیار وی بر غنای شعرش
افزوده است. همچنانکه همین امر بر دقت و ژرفنگری او نیز دلالت دارد و از طرفی اگر بگوییم که "وصف" در تمام اغراض
شعریاش خمیر مایه شعری اوست، شاید سخنی گزاف نباشد. این مقاله شرح گستردهتری از توصیف شعری ابوتمام است.
خلاصه ماشینی:
(بهبیتی، بیتا، ص 40) مدیحه، بیشترین قسمت دیوان ابوتمام را اشغال نموده است، تا آنجا که شاید بتوان گفت هیچ رئیس و بزرگ و نخبهای نبوده است، مگر آنکه به طمع مال و کسب آوازه، قصیدهای در مدح او سروده است؛ ولی در این شگفتی نیست.
(ایلیا الحاوی، 1981 م، ص 488، خطیب تبریزی، 1987 م، 3/152 و 153) این نکته را ناگفته نگذاریم که مدحهای ابوتمام دارای یک سلسله ویژگیهای عام و یک سلسله ویژگیهای خاص میباشند: ویژگیهای عام مدایح وی در توجه بسیار او به انواع صنایع لفظی و معنوی خلاصه میشود و اشعارش متأثر از آگاهی وی از دانشهای گوناگون عصرش میباشد و ویژگیهای خاص آنها، ویژگیهایی است که هر قصیده را از دیگر قصاید وی ممتاز میسازد تا جایی که خواننده میتواند با ذکر و شمارش آن ویژگیها در هر قصیده، شخصیت مورد نظر شاعر را معلوم و مشخص نماید.
توجه ابوتمام به آرایش و نقش و نگارهای کلامی بیشتر است، تا توجه وی به پندها و تسلی و شکیبایی، بدین جهت مرثیهها را با بزرگداشت فرد از دست رفته و سنگینی و عظمت مصیبت آغاز مینماید و ویژگیهای مختص به فرد را که دیگران را (به موجب شعر وی) از آنها بهرهای نیست، بیان میکند و فوق همه اینها، این صنعت اوست که مرثیه را آب و تاب میدهد و سخت زیبا میکند.
(دیوان، 1981 م، ص 471، خطیب تبریزی 1987 م، 3/123) و پایان سخن اینکه ابوتمام بسیار متأثر از قرآن است؛ تا آنجا که گویی قرآن را نصبالعین خود قرار داده است.