چکیده:
شهر همچون موجودی زنده پیوسته دستخوش دگرگونی است.این دگرگونی در گذر زمان،شکل شهرها را به سوی هدفهای ویژهای سوق میدهد.شهرها امروزه بیش از هر زمان دیگر از شرایط سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی نظامهای حاکم بر خود اثر میپذیرند که نه تنها در کالبد و فیزیک،بلکه در هر زمینه نشان از چیرگی ایدهها و اندیشههای فرمانروایان و گردانندگان شهرها دارند.فضای شهری را در واقع میتوان تولیدی اجتماعی-اقتصادی دانست که بازتابی از کارکردهای سیاسی و اقتصادی است.شهرها و فضای حاکم بر آنها بیش از هر چیز پرورش یافتهء اقتصاد سیاسی در زمان و مکان خویشند.شهرهایی که در سایهء اندیشههای سرمایهداری پدید میآیند و رشد میکنند،بسیار متفاوت از شهرها در نظام سوسیالیستی هستند و دو فضای جغرافیایی و دو جهان متفاوت برای سازکنان خود پدید میآورند و همچنین شهرهایی متفاوت از لحاظ چگونگی شکلگیری،کاربری اراضی،مکان گزینی فعالیتها و...در سنجش با شهرها در کشورهای رو به توسعه نمود مییابند.برای نمونه،اگر فضای شهری را،به هنگام شکلگیری،همچون کاغذی سفید در نظر آوریم،اقتصاد سیاسی،ایدئولوژی،فرهنگ،بینش و...همچون طراحانی هستند که به شیوههای گوناگون میتوانند روی آن نقشآفرینی کنند.پرداختن به این نکته و نیز آثار اقتصاد سیاسی بر فضای شهری میتواند بحثی نو در برنامهریزی شهری و گرایشهای گوناگون در این زمینه باشد.
خلاصه ماشینی:
"(فرید،3831:235)به گونه فشرده،ویژگیهای شهرهای سوسیالیستی را میتوان چنین برشمرد: 1-محلات قدیمی به شرط داشتن ساختمانهای تاریخی، @در اقتصادهای مدرن،شهرها به علت صرفهجوییهای تجمع و مقیاس،ترکیب ارگانیک سرمایه و برخی عوامل دیگر،کانون انباشت سرمایه ثابت یا همان اموال غیر منقول است و وظیفهء برنامهریزان منطقهای در تأمین رشد اقتصادی بر پایهء مفهوم انباشت،چیزی نیست جز جلوگیری از حاشیهای شدن فضا (نابرابری فضایی)،پاسداری از منابع ارزشمند محیطی و میراث فرهنگی،توسعهء فرهنگ و آموزش و...
(پیران، 0731:18) در برخی کشورها،ورود سرمایهداری همزمان است با رشد طبقات میانی،که موجب میشود زمینهای مرغوب شهری،باغها و فضاهای طبیعی به گونهای سخت نابهنجار زیر ساخت و ساز برود؛مناطق مرکزی و بافتهای کهن و هستههای شهر،زیر فشار الگوهای تازهء مصرف بویژه ترابری قرار میگیرد؛کارگاههای کوچک که قرار است رو به نابودی بروند،به علت ساختار عقبماندگی و پا نگرفتن بازار و فرایند انباشت،گسترش مییابند و خود خریدار تکنولوژی و تجهیزات خارجی یا تجهیزات وابسته به قطعات وارد شده از کشورهای دیگر میشوند؛آلودگیهای فضایی(هوا و زمین) در واقع نهادینه میشود؛کارگاههای کوچک،به جای آنکه غم نابودی بر چهرهءشان بیفتد و آرام آرام از صحنه بیرون روند،با روحیهای کاسبکارانه و با فعالیتی تکراری،از هر خرده فضایی سود میجویند؛راهپلهها محل فروش جوراب،لباس زیر و شانه و...
فضای شهری در بیشتر کشورها زیر تأثیر نظام جهانی به فضایی مصرفی و یکسره تقلیدی از کشورهای سرمایهداری تبدیل میشود؛چند شهر بعنوان مبدأ و پخش کنندهء الگوهای شهری چه از دید فیزیکی و چه از دید اجتماعی و فرهنگی درخواهند آمد و دیگر شهرها چون توان رقابت با آنها را ندارند،هیچژاه بعنوان تولید کنندهء الگوی فضایی عمل نمیکنند."