چکیده:
ایالات متحده آمریکا یکی از موضوعات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول 03 سال گذشته بوده است.با توجه به اینکه سیاستگذاری موفق در عرصه خارجی نیازمند شناخت دقیق از بازیگران دیگر نظام بینالمللی است،این مقاله تلاش میکند به بررسی تفکر امنیتی-اطلاعاتی حاکم بر نو ایالات متحده در هفت سال اخیر بپردازد و ریشههای نظری آن را تبیین نماید.نویسنده دو رویکرد عام در سیاست خارجی آمریکا را-شامل رویکرد«الگو محور»و«تهاجمی»-معرففی میکند و سپس برداشت نومحافظهکاران از کارکردهای سازمانهای اطلاعاتی تحلیل میگردد.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله با هدف شناخت تفکرات نومحافظهکاران در خصوص سیاست خارجی و
اطلاعاتی ایالات متحده بخشی از استراتژی کلانتر امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا
خارجی یا در این باور ابراز شده است که سیاست خارجی ایالات متحده باید به طور اساسی
متحده در پیرامون فهمی ویژه از هدف ملی سازمان یافته است که در سیاست خارجی به
اما این اندیشه چگونه در عرصه عمل و در سیاست خارجی و امنیتی آمریکا متبلور
خارجی این کشور،میان سیاستمداران و اندیشمندان ایالات متحده به وجود آمده است.
معرفی آمریکا به عنوان الگو را ترویج میدهد معتقد است که ایالات متحده باید فراتر از یک
این تغییر رویکرد در سیاست خارجی آمریکا به طور خاص پس از جنگ جهانی دوم
21استراتژی گسترش دموکراسی ایالات متحده نیز با این رویکرد قابل بررسی است.
سند آمده است که:«میتوان از قدرت آمریکا برای ایجاد شرایطی که تحت آن،تمامی ملتها
است و سیاست خارجی ایالات متحده نیز از ویژگیهای استثنایی برخوردار میباشد.
بینالملل تلقی میکند،دو تأثیر مهم بر سیاست خارجی و امنیتی آمریکا داشته است.
این در حالی است که وقتی بوش در سال 0002 به قدرت رسید،تیم سیاست خارجی
جهان و تلاش برای گسترش ارزشهای آمریکایی در دنیا،سیاست خارجی آمریکا را بسیار
مطالب و نوشتههای منتشر شده در مورد شکستهای اطلاعاتی آمریکا نشان میدهد که بسیاری از متفکران نومحافظهکار که در سالهای اخیر سیاست خارجی و امنیتی آمریکا را
جامعه اطلاعاتی ایالات متحده پس از یازده سپتامبر منعکس شده است.
برای تصحیح این تصورات غلط در سیاست خارجی آمریکا منجر به چنین تحولاتی"