خلاصه ماشینی:
"کارتهای خبرنگاری(که با کمال حیرت برای مجلهء هفت تنها یک سهمیه در نظر گرفته بودند که با توجه به حجم مطالب و کیفیت صفحات اختصاص یافته به بخش تئاتر در این هجده شماره،مضحک و حتی توهینآمیز به نظر میآید)،برنامهء جشنواره،لیست مهمانان خارجی،حضور یا عدم حضور در جلسات نقد و بررسی،امکان چاپ بولتن کانون ملی منتقدان تئاتر،کاتالوگ(که تا انتهای جشنواره هم به دست کسی نرسید)،بازبینی مجدد کارگروهها(آن هم یک روز مانده به اجرا یا دو ساعت یا نیم ساعت)،همه و همه در لحظات آخر باعث فشار روانی و اعصاب به هم ریختهء همهء دستاندرکاران،مسئولان،منتقدان و گروههای تئاتری شد.
طوری که میشد در نهایت قید جشنواره را زد و از دیدن نمایشها صرف نظر کرد که البته باز هم عشق به تئاتر با تمام کموکاستیها،نگارنده را بر آن داشت که حداقل به دیدن نمایشهای گروههای خارجی برود که شنیده بود چند گروه صاحب نام در جشنواره شرکت دارند و در این میان چند تئاتر ایرانی را نیز با وجود صف طولانی و ازدحام و فشار و هل دادنهای عشاق تئاتر و بیاحترامی و توهین حراست و مسئولین سالنها،ببیند و باز امید بندد که شاید سال دیگر در جشنوارهای دیگر،کمی وضعیت سر و سامان یابد.
در اجرای دوم مفتش به کارگردانی بهزاد فراهانی که با تأخیر فراوان هم آغاز شده بود،برق تئاتر شهر قطع شد و نه تنها اجراهای فراهانی که تمام اجراها در نه سالن تئاتر شهر ناچار به توقف شدند و انتظار مخاطبین هم راه به جایی نبرد،تا آنجا که برق پنج صبح فرد آمد و اجراها که با حضور دهها میهمان خارجی در حال برگزاری بود با روز دوم جشنواره خداحافظی کردند و شرمندگیاش ماند برای مسئولین و رؤسای تئاتر و مرکز هنرهای نمایشی."