چکیده:
در این مقاله شرح مطرح شدن ضرورت تأسیس اولین دانشگاه در ایران، یعنی دانشگاه تهران و تربیت جوانان کشور در دانشگاه ملی و تاریخچة بنای دانشگاه تهران از آغاز تا افتتاح آن آمده است. اهمیت این مقاله، علاوه بر اینکه به طرح آغاز آموزش عالی در ایران میپردازد، نقل حوادث از یادداشتهای علیاصغر حکمت، وزیر معارف وقت است که این یادداشتها امروزه، در زمرة اسناد تاریخی دستاول به شمار میروند.
خلاصه ماشینی:
"با پوزش از به درازا کشیدهشدن مقدمه به بنا شدن دانشگاه تهران بپردازیم، البته نه از قول این و آن بلکه از نوشتة روزانة مردی که خود دستاندرکار هستی گرفتن این بنیاد بوده است، از یادداشتهای شادروان میرزا علیاصغر خان حکمت شیرازی وزیر معارف وقت، از مردی که خدمات او از جهات مختلف به فرهنگ کشور، خواه هنگام تصدی مقامات دیوانی چون وزارت فرهنگ و کشور و بهداری و دادگستری و امورخارجه و سفارت هند و تایلند و استادی دانشگاه و خواه در مناصب افتخاری چون نیابت ریاست جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران و ریاست هیئت مدیرة انجمن آثار ملی و ریاست نمایندگی یونسکو در ایران، گمان ندارم بر کسی پوشیده باشد، بر پاداشتن مجلاتی چون تعلیم و تربیت و مجلة وزارت امور خارجه و تشکیل دادن انجمنهای سخنرانی ماهانه در مراکز فرهنگی و برپاداشتن تعلیمات اکابر برای باسوادکردن سالمندان و تأسیس مؤسسة وعظ و خطابه به منظور یکنواخت کردن و بالا بردن سطح تعالیم وعاظ و سرکشی دائم به مراکز فرهنگی کشور در هر سال و تشویق مدیران و معلمان و دانشآموزان به وسایل گوناگون مادی و معنوی و نیز نوشتن مقالات سودمند در مجلات و روزنامهها و تألیف و تصحیح و ترجمة کتب مهم و سودمند و سرانجام اهداء پنج هزار مجلد کتب خطی و چاپی گردآوردة خود طی سالیان دراز به کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران گوشهای از مساعیجمیلة اوست.
عمارت نخستین در سراسر ضلع شمالی دانشگاه در سوم خرداد 1313 شمسی شروع و سه سال و نیم بعد یعنی در بیست و چهارم اسفند 1316 به پایان رسید و مراسم افتتاح آن در مثل چنین روزی به عمل آمد و اینک موجب کمال مسرت قلبی و حظ روحانی برای نویسندة این سطور است که مشاهده نمودم دومین بنای آن نیز به آخر رسیده است و از خدا میطلبم که مرا توفیق دهد تا اختتام کلیة این ابنیه که پایه و سنگ نخستین آن به دست ناچیز این حقیر بنیاد شدهاست به چشم ببینم»."