چکیده:
جامعه شناسان امروز بیشتر بر گوناگونی و یکپارچه نبودن زبانها و جامعههای زبانی تأکید دارند.بطور کلی هر زبانی مجموعهای است از گونههای فردی،اجتماعی و جغرافیایی که هر یک از گونههای آن دارای ویژگیهایی است که عامل ممیز آن گونهها بشمار میآید.بسیاری از زبانشناسان معتقدند که عوامل اجتماعی و جغرافیایی هر دو در پیدایش گوناگونیها و گویشها و لهجههای زبانی مؤثرند.بهمین دلیل تحولات زبانی در مناطق مخلتف یکسان عمل نمیکند.ممکن است برخی از فرآیندهای واجی،بطور مثال در فارسی معیار(لهجع تهران)روند سریعتری را طی کند تا در گویشی،مانند گویش شوشتر.در مقاله حاضر سابقه پژوهش در گویشهای ایرانی،موقعیت جغرافیایی شوشتر و ویژگیهای گویش شوشتری همراه با فرآیندهای آوایی آن ضمن عرضه نمونههایی از گویش لری و میمهای و مقایسه با زبانهای قدیمیتر مانند فارسی میانه و فارسی باستان و تأثیر پذیری واجی آن گویش از زبانهای دیگر مانند عربی مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"رواج دستگاههای ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون و افزایش راههای ارتباطی بین مناطق مختلف مردم شوشتر نیز ممکن است تعدادی افراد در موقعیتهای مختلف اجتماعی،بتناوب بسته به تناسب با آن موقعیت از زبان فارسی معیار با گویش شوشتری استفاده کنند.
فرآیندهای آوائی مصوتهای گویش شوشتری مانند زبان فارسی است ولی دو مصوت مرکب ow و ey نیز در گویش شوشتری وجود دارد که در واژههایی مانند آنچه در زیر آمده است ظاهر میشود: میدان (meydun) ،پیمان (peymum) ،شب (S?ow) ،تب (tow) ،لب (low) ،نو (now) ، سبز (sows) ،ابر (owe) واژههای چندی که شامل مصوتهای مرکب فوق است در بعضی گویشهای دیگر ایرانی بجای مانده است.
در صفحه 73 در مورد تبدیل به (b) به و (v) چند مقال از قبیل:ور(بر)،شیو(شیب) زدهاند که البته در سایر گویشهای ایرانی هم مصداق دارد و صورت قدیمی تلفظ را حفظ کردهاند مانند:واژه برف در گویش میمهای varf (ورف)،که از قلب کلمه اوستائی vafra آمده است و کلمات باد در گویش مذکور که بصورت vad (وات)بکار میرود از ریشه vata فارسی باستان بمعنی باد،در گویش بلوچی (wat) آمده است.
تبدیل خ به ه (h) در واژههای دیگر گویش بلوچی هم هست مانند: hub (هرب)، hun (خون)، yah (یخ)، sih (سیخ)در صفحه 63 از گویش شوشتری چند مثال از تبدیل r میانی به l (ل)نوشته شده است که از آن جمله است:انجیل (انجیر)،تال(تار)،خنجل(خنجر)،زنجیل(زنجیر)،کلک(کرک)،شمشیل(شمشیر)،شکال (شکار)که تبدیل r به l (ل)در سایر گویشهای ایرانی مانند گیلکی(کلمه بلگ-برگ)و فریزندی و نطنزی(ولگ-برگ)و خوانساری(بهمان تلفظ)نیز وجود دارد."