خلاصه ماشینی:
"به عنوان مثال ماده (131)قانون مجازات عمومی(اصلاحی سال 2531)مقرر میداشت: «هرگاه یکی از مستخدمین قضایی یا غیرقضایی دولت برای اینکه متهمی را مجبور به اقرار کند او را اذیت و آزار بدنی کرده و یا در این باب امری دهد،به حبس با اعمال شاقه از سه الی شش سال محکوم خواهد شد و اگر متهم به واسطهء اذیت و آزار فوت کند،مرتکب مجازات قاتل و آمر،مجازات آمر قتل را خواهد داشت.
به نوعی که در صورت جرم شناختن شکنجه ماده(875)تشکیلدهنده رکن قانونی جرم مزبور خواهد بود،اگرچه از واژه شکنجه در آن نام برده نشده است: «هریک از مستخدمین و مأمورین قضایی یا غیرقضایی دولتی برای اینکه متهمی را مجبور به اقرار کند،او را اذیت و آزار بدنی نماید، علاوه بر قصاص یا پرداخت دیه حسب مورد به حبس از ششماه تا سه سال محکوم میگردد و چنانچه کسی در این خصوص دستور داده باشد فقط دستوردهنده به مجازات حبس مذکور محکوم خواهد شد و اگر متهم به واسطه اذیت و آزار فوت کند،مباشر مجازات قاتل و آمر مجازات آمر قتل را خواهد داشت.
غیر از قراردادها یا مقاوله نامهها و سایر اسناد بین المللی که با عناوین گوناگون بهطور ضمنی یا صریح از ممنوعیت شکنجه نام بردهاند، چند سند مهم که مستقیما جهت منع این رفتار به تصویب رسیدهاند،نیز وجود دارد از جمله «اعلامیهء حمایت از کلیهء افراد در مقابل شکنجه، آزار،مجازات و یا رفتار غیرانسانی»که از قطعنامه 2543 مورخ 9 دسامبر 5791 سازمان ملل متحد اقتباس شده است که پس از تعریف شکنجه در بند 1 ماده(1)،در بند 2 همین ماده میافزاید:«شکنجه کردن شکل ظالمانهء رفتار غیرانسانی و تنبیه را تشکیل میدهد."