چکیده:
در آموزههای دینی خوف، رجاء، اندوه، ترس، فرح و شادی چه جایگاهی دارند؟ به عبارتی، از میان این ویژگیها و احوال نفسانی کدامیک مطلوب و پسندیده است و کدامیک نامطلوب و ناپسند؟ به بیانی دیگر، آیا خوف و حزن و اندوه پسندیده هم میتواند باشند؟ و بعکس آیا شادی و خوشحالی ممکن است ناپسند هم باشند؟ چرا و چگونه؟ این مجموعه از سخنرانیهای استاد علامه مصباح، بر آن است که از منظر اسلام، شادی، حزن و ترس مطلوبند، اما نه به صورت مطلق؛ مطلوبیت شادی از آنروست که انسان در صدد استفاده از نعمتهای الهی در مسیر صحیح برآید. از سوی دیگر، ترسو و اندوهی در اسلام مطلوب است که مثبت، سازنده و منشأ اثر باشد.
خلاصه ماشینی:
"ناهماهنگ با فطرت انسان هستند و زیانشان نیز در دانش روانشناسی ثابت شده است، به علاوه فرهنگ عمومی نیز آنها را برنمیتابد، میپرسند: چرا اسلام که خود را دین فطرت معرفی میکند، از این حالات منفی و ناخوشایند ستایش میکند؟ چرا برخی از آموزههای اسلامی خنده را که انعکاس و بازتاب شادی و نشاط است نکوهش میکند و در مقابل گریستن و تضرع را که انعکاس و بازتاب ترس و اضطراب است میستاید؟ وقتی غیر مسلمانان و از جمله اروپاییان از نزدیک و یا از طریق رسانههای تصویری مراسم و رفتار مذهبی مسلمانان و بخصوص شیعیان را میبینند و عزاداریها، سینهزنیها و گریه کردن ما را مشاهده میکنند، میگویند که این مردم به بیماری مازوخیسم (خود آزاری) مبتلا هستند و به خودزنی، خودآزاری و اذیت کردن دیگران عادت کردهاند!
داشتن خانه، ثروت و همسر خوب مطلوب است، اما باید در نظر داشت که همه اینها وسیله آزمایش هستند و انسان نباید چنان سرسپرده و دلبسته آنها شود که وقتی از دست میروند، چنان افسرده و ناراحت شود که گویا دنیا به پایان رسیده است و یا وقتی به این نعمتها و لذتها دست مییابد، از خوشحالی در پوست خود نگنجد و از لذتهای برتر اخروی غافل بماند.
شادی برای موقعیت اجتماعی، سلامتی و محبوبیتی که انسان در خانواده و بین دوستان و در جامعه دارد و آثار سازنده و ارزشمند بر آنها مترتب میگردد، خوب و مطلوب است و مطلوب بودن این شادی از آن روست که انسان درصدد استفاده از نعمتهای الهی در مسیر صحیح بر میآید و ضمنا از یاد و توجه به خداوند نیز غافل نمیگردد."