چکیده:
نویسنده در مقدمه به یادکرد چند نکتهء تمهیدی پرداخته،سپس در سه عرصهء مرتبط اما مختلف،بحث را پی میگیرد: در بخش نخست نگاهی دارد به کاستیهای عمومی پژوهش چون:رویکرد به کمیت به جای کیفیت در برنامهها،رویکرد به تألیف به جای تحقیق،آفت ترجمهگرایی و اتکا بر بنیانهای سست فلسفهء غرب. در بخش دوم به مسائل پژوهش بیرون از حوزهء شخصی پژوهشگر میپردازد که در دو عنوان کلی مسائل مادی و معنوی جای میگیرند. آسیبهای درون شخصی معطوف به پژوهشگران،مسئلهء دیگر در بخش سوم این نوشتار میباشد که از رخنههای روانی،فکری،معرفتی،تجربی و غیره در پژوهشگر سخن میگوید؛پایان گفتمان را نیز سه راهبرد چکیده از متن تشکیل میدهد که به دلیل رعایت اختصار مطلوب،اطلاع بر همهء آنها را به مطالعهء مقاله وامیگذارد.
This article consists of an introduction، three sections، and a conclusion. In the first section، the writer addresses the general deficiencies of research and in the second he deals with the problems of research outside the researcher's personal domain. In the third section، he analyzes the intrapersonal pathologies of the researchers; and in conclusion، he presents three strategies in brief.
خلاصه ماشینی:
هدفگیری نادرست در امر تولید مسئله از جایی که«هر سکه دو رو دارد»و حقوق متقابل هستند،چنانکه پژوهش و پژوهشگران بر جامعه و دولت و یکدیگر حقوقی دارند،مسلما آنان نیز در برابر آنها مسئولاند و این مسئولیت همان حقوقی است که اینان باید نسبت به آن متعهد باشند؛ازاینرو،برای رفع این نقیصه تحقیقی به دو نمونه مهم از حقوق معنوی جامعه بر پژوهشگران اشاره میشود: 1-مسئلهآفرینی؛یعنی علاوه بر آنکه یک پژوهشگر اصیل باید در پی نوآوری، ابداع نظریه و خلق پدیده فکری تازه باشد باید بکوشد جامعه را نسبت به آنچه باید بدانند و اکنون صورت مسئله برای آنها دانسته نیست آگاه نمایند که این امر میطلبد تا پژوهشگران همواره به مثابه کاوشگران طلا در ظلمات با چراغ استدلال و برهان عقلی به جستوجو پردازند.
رویکرد به کمیت به جای کیفیت در برنامهها قربانی شدن کیفیت در جنب کمیت، نهایتا پژوهش را تا حد یک شغل برای افراد ناتوان پایین میآورد و چون نمیتواند به حقوق واقعی خود برسد ناچار با تغییر جهت به سمت کارهای تجاری و روزمره روی میآورد،زیرا هویت علمی و اندیشهای حرمتیافتهای برای خود نمیشناسد؛چه آنکه او در چنین آشفته بازاری نمیتواند به دنبال رازدانی در جهت بهبود کیفیتها باشد؛ کیفیتی که متاعی بیمشتری است و در این بازار مکاره سرنوشتی غمبار و عبرتآموز دارد.
الف-پراکندگی و اشتغال ذهن برای تأمین نیازهای مادی چنانکه اشاره شد یک پژوهشگر دینی در برابر مسائل جامعه براساس تعهد مکتبی خود را مسئول میداند،لیکن واقعیت این است که جامعه نیز در برابر اهل علم و تحقیق باید احساس وظیفه نماید،چه آنکه بیشتر محققان از نظر تأمین معاش در حد مطلوبی نمیباشند.