خلاصه ماشینی:
اما این همه انسانیت و شجاعت و جوانمردی را این گروه از کجا آموختهاند و جایی که این پهلوانان تن و روان خود را برای رسیدن به کمالات قدرت جسمی و روحی ومعنوی میپروردهاند،چه مکانی بوده است؟ آن مکان زورخانه نام داشته و طی مراحل در طریق کمال این مقصود نیز ورزش زورخانهای و تعالیم خاص آن بوده است.
آنگاه او شروع به خواندن اشعار مذهبی و پندآمیز میکند و گاهی در میان خواندنش میگوید:(به کمک سینهاش صلوات)همه صلوات میفرستند و با صلوات فرستادن ورزشکاران،آوازخوان کمی خستگی درمیکند و سرانجام آواز خود را چنین به پایان میرساند: یا رب به حق نادعلیا سینجلی یارب به حق شاه نجف مرتضی علی افتادگان وادی غم را بگیر دست یا مصطفی محمد و یا مرتضی علی آنگاه همه صلوات میفرستند و مرشد به همراهی ریتم ریزی که روی ضرب میگیرد با صدای کشداری برای آماده کردن ورزشکاران به ورزش شنا«سرنوازی»20میخواند: از مرحمت علی قلند شدهام وز درگه دولتش سکندر شدهام دست طلبم به دامن همت اوست در بحر کرامتش شناور شدهام باستانیکاران شنا رفتن را فروتنی در پیشگاه آفرینش میدانند.
پازدن:میاندار در میان گود میایستد و باستانیکاران پیرامون او گرد میآیند و به ترتیب زیر عمل میکنند:پازدن به خاطر تکنیکی، دقیق و پیچیده و دشوار بودن در صورت آشنایی به فنون آن در واقع یک هنر است و باستانیکارن در زورخانه میان گود 5 نوع پا میزنند: -پای نرم که در واقع مقدمهی پازدن است، ورزشکار پنجهی یکپا را اندکی از زمین بلند-میکند و بر روی پنجهی پای دیگر خود را تکان میدهد و به آرامی پیش و پس میرود.