چکیده:
عدالت اجتماعی بهعنوان موضوعی که در طول تاریخ،همواره دغدغهء فکری و عملی اندیشمندان حوزهء سیاسی اجتماعی و مکاتب مدعی ادارهء بشر بوده است،درمکتب امام خمینی(ره)که رهبری بینظیرترین انقلاب مردمی و اسلامی را بعد از تاریخ صد اسلام، برعهده داشته،از چه مکانت و جایگاهی برخوردار است؟این مقاله با روش اسنادی تحلیلی و در دو بخش سیرهء نظری و سیرهء نظری و سیرهء عملی درصدد پاسخگویی به این سئوال و ترسیم جوانب مختلف عدالت اجتماعی در مکتب سیاسی معظم له میباشد.
خلاصه ماشینی:
"واقعیت این است که عدالت اجتماعی دست کم در سدههای اخیر یکی از مهمترین
پرسش هست که عدالت اجتماعی در مکتب سیاسی حضرت امام(ره)از چه جایگاهی و
روا داشته و ایشان را به سود منافع نامشروع خود استثمار کنند: در جمهوری اسلامی باید تمام مسائلی که در ایران است متحول بشود....
همواره برای مردم محفوظ است که بهعنوان ولی نعمت و صاحبان اصلی،بر عملکرد حکومت و خدمتگزاران خویش نظارت کنند و در صورت لزوم از آنان انتقاد یا
عدالت اجتماعی در مکتب سیاسی حضرت امام از اهمیت و جایگاه ویژه و بلندی
آن ویژگی این است که عدالت اجتماعی در مکتب حضرت
از اینرو،در مکتب سیاسی حضرت امام ایجاد عدالت اجتماعی با هر وسیلهای ولو به
تحقق عدالت اجتماعی در مکتب سیاسی حضرت امام دانست:1-4.
سیاسی جامعه بهعنوان بستری برای تحقق عدالت اجتماعی است:
در مکتب حضرت امام یکی از شرایط ایجاد عدالت اجتماعی در جامعه این است که
یکی دیگر از شرایط تحقق عدالت اجتماعی در مکتب حضرت امام،نهراسیدن مجریان
یکی دیگر از شرایط اجرای عدالت اجتماعی در مکتب حضرت امام اینکه مجری عدالت از تجربهء درد فقر و مظلومیت و محرومیت از حقوق در زندگی شخصی برخوردار
پیامبر اکرم(ص)و حضرت امام(ع)میباشد: میل همهء ما این است که ما یک حکومتی داشته باشیم؛همان جور حکومتهایی که
موارد زیر نمونههایی از رعایت عدالت اجتماعی حضرت امام در امور حکومتی است:
حضرت امام در هر فرصتی دغدغههای خود را در زمینهء رعایت عدالت اجتماعی در
حضرت امام در سیره عملی خود نیز اهتمام خاصی به تحقق عدالت اجتماعی داشت و"