خلاصه ماشینی:
"از او مجموعه شعرهای زیادی به چاپ رسیده است برای مثال: کودک و خدا-1940 زمین مادر-1950 ترک بودن-1963 خروس-1977 بمب نوترونی-1981 آمادهی دورها شدن(پوشیدن برای دورها)-1990 ترجمهی فریاد ناصری چند شعر کوتاه از فاضیل حوسنو داغلارجا 1) نرم چنانکه پشمهای یک بره دستهایش را باور نمیکرد شاد چنانکه دویدن پاهایش را باور نمیکرد آبی چنانکه آسمان چشمهایش را باور نمیکرد 2) پوست گوسفند هرروز در زیر میهمانان آهسته آهسته برهی خود را شیر میدهد پوست خرس اما پیش بخاری هم بالای کوهها آفتاب میگیرد 3) عینک مادربزرگم را به چشم میزنم و دنیایم را گم میکنم ماندهام با این عینک گیج مادربزرگ دنیا را چهطور میبیند؟ 4) سه فصل به تنهایی ایستادن با عصای سلیمان و به تسبیح انداختن تو میآیی تو نمیآیی ..."