چکیده:
طوطی هند امیر یمین الدین ابو الحسن خسرو فرزند امیر سیف الدین محمود اگرچه در ایران بیشتر به عنوان شاعر شناختهشده اما موسیقیدان،تاریخنگار،عارف،منتقد،نویسنده و شاعر ارجمند فارسیگوی هند است و علاوهبر فارسی،ترکی و عربیدانی با زبانهای سنسکریت، برج بهاکا و اردو نیز آشنایی داشته است.گواه خستگیناپذیری او در عالم شعر و هنر،آثار متعددی میباشد که از او به جا مانده است.آنچه به نظر من بسیار جالب توجه مینماید آثار منثوری همچون افضل الفوائد،خزاین الفتوح،رسائل الاعجاز،مجموعهء جواهر خسروی و دیباچههای آثار شعری اوست. وی در دیباچهء غره الکمال بحث بسیار مغتنمی در نقد شعر دارد و از شگفتیهای کار او این است که در این مقدمه پس از اظهارنظر در مورد شعر و نقد و بررسی آن،و نقد شعر عرب،به سنجش شعر خود میپردازد و نقاط ضعف و قوت شعر خود را برمیشمرد.کاری که کمتر شاعری جرأت و جسارت پرداختن به آن را داشته و دارد.حتی بسیاری از منتقدان ادبی براین عقیدهاند که شعر شاعر زنده را نمیتوان نقد کرد و فقط پس از مرگ شاعرست که میتوان در باب چگونگی کلام او به داوری پرداخت.اما امیر خسرو با کمال هنرمندی و در نهایت انصاف وجوه کمال و نقص سخن خود را به درستی بیان کرده است و با این داوری یکی از شگفتانگیزترین و سختترین کارها و به جرأت میتوان گفت جسورانهترین و بهترین نقدها را در زمینهء شعر خود ارائه داده است.این مقاله به بررسی همین موضوع خواهد پرداخت.
خلاصه ماشینی:
"سال دوم-بهار و تابستان 3831نقد شعر و شاعری در هنر منثور امیر خسرو دهلوی
وی در دیباچهء غره الکمال بحث بسیار مغتنمی در نقد شعر دارد و از شگفتیهای کار او این است
وجوه کمال و نقص سخن خود را به درستی بیان کرده است و با این داوری یکی از
کتاب فن شعر ارسطو از آثار بسیار ارزندهء این دوره در زمینهء نقد
3-عدم وجود ردیف در شعر عربی و اختصاص آن به شعر فارسی که امیر خسرو آن
آسانتر به شعر عربی تلقی میکند و میگوید شاعر عرب اول با وسعت وزن،دوم وسعت
(فکرت،3531:42)این دستهء اخیر،منفور امیر خسرو هستند و او دعا میکند که«خدای
این دلیل نیست که خود را استاد سخن و شاعر طراز اول میدانم؛«زیراکه از این چهار شرط استادی که ذکر آن در بالا مذکور است بعضی در وجود بنده موجود
به دنبال این بحث او ادامه میدهد که درخت شعر او دارای شاخههای بسیار است و
با توجه به مطالب یاد شده میتوان گفت که امیر خسرو خود را صاحب سبک و طرز
توانسته است نظریهء نقد شعر را در زمان خویش ارائه بدهد و سره را از ناسره بازنماید و
اما آنچه در نقد شعر امیر خسرو بیشتر جلب نظر میکند قضاوت او در مورد شعر و
که او بسیار بزرگوارانه و با نگاهی عارفانه به این نقد سخن دست زده است.
مداری و خویشتندوستی شاعر است که میتواند او را در نقد کلام خود چنین سلیم و
در هند بسیار قابل توجه بوده است و اگرچه سرمشق او در این راه سعدی بود اما؛سخن"