چکیده:
دیوان ادیب صابر تاکنون دو بار در ایران به چاپ رسیده است.بار اول در سال 1334
کلاله خاور به کوشش علی قویم آنرا چاپ کرد.این چاپ بسیار پر غلط و نابسامان است و
مشخص نیست که ایشان چه نسخهای از چه قرنی را در دست داشتهاند.چاپ دوم در سال 1343
به همت محمد علی ناصح صورت گرفت.متن دیوان درست عین نسخه خطی است که در دسترس علامه
قزوینی بوده و متعلق به سال 714 ه ق است.در سال 1380 هم آقای احمد عبد الله در شهر ترمذ ازبکستان، دیوان چاپی قویم را
اساس قرار داده و چاپ دیگری پر از غلط نشر داده است.در این مقاله سعی شده است به ضرورت تصحیح مجدد دیوان این شاعر با دلایل و شواهد
کافی پرادخته شود و اشتباههای نساخ در تصحیح دیوان با مقابله با نسخههای جدیدی که
در دست نگارنده است، تصحیح گردد.
خلاصه ماشینی:
"ص 18 بیت پنجم:نیاید تو را نقص در شهریاریاز آنسان که عیب این غیبدان رامصراع دوم به همین صورت در دیوان چاپ ناصح آمده است که ناموزون است و ضبط اصل نسخه اینچنین است«از آنسان که عیب ایزد غیبدان را».
ص 106 بیت اول:او دوستدار دل شد و من دوستدار اومن دوستدار اویم و او دوستدار دلمصراع دوم به همین صورت در دیوان چاپ ناصح آمده است و هیچ لطف معنایی ندارد؛در اصل نسخه این مصراع بدین صورت ضبط شده است«من دوستدار او به و او دوستدار دل».
ص 174 بیت دوازدهم:چو کز شهاب سپهر و نجوم و خلد و ارمز بارگاه شریفش به روز بار اندرسه کلمه اول در اصل نسخه افتاده است و استاد ناصح بدون هیچ اشارهای این سه کلمه حدس خود را وارد متن کردهاند که صحیح هم نیست.
در اصل نسخه این کلمه«کمسان»است کمسان نوعی پارچه ابریشمی است و یک بار دیگر هم در دیوان ادیب صابر تکرار شده است و در آنجا هم استاد ناصح این کلمه را به اشتباه«کمیاب»قرائت کردهاند و در متن آوردهاند و آن بیت این است:ز مرغزار برون کرد حله کمیابز جویبار برآهیخت جامه تحبیرص 368 بیت هشتم:سبب آه و غمم زلف و لبش گشت و که دیدمشک و می کو سبب آه شد و موجب غماستاد در حواشی آوردهاند که به جای کلمه«آه»در دو مصراع«درد»درست است؛چرا که ادیب صابر در این قصیده التزام الف کرده و در این قصیده الف وجود ندارد."