خلاصه ماشینی:
"دلیل این تصمیم و شمول آن را به مسائل خارج از روابط زن و مرد و مباحث خانوادگی را در این میدانند که قیمومیت معلل به برتری مردان بر زنان در جسم و عقل است زیرا در آیه آمده است:بما فضل الله بعضهم علی بعض… و این تفصیل قطعا مربوط به توان جسمی بالای مردان و قدرت خردورزی بیشتر آنان است و اگر چنین است این ویژگی تنها در مسایل خانوادگی نیست بلکه جنس مرد بر جنس زن تواناتر است.
سخن در این است که آیا این آیه از چنین عمومیت و فراگیری برخوردار است و آیا میتوان با استناد به این آیه،چنین زنان را از بسیاری از موقعیتهای اجتماعی و سیاسی محروم ساخت؟ و آیا آیه در صدد بیان چنین احکامی است؟ و از همه مهمتر آیا در آیه به چنین قیمومیتی فرمان داده شده است؟ و یا دست کم چنین قیمومیتی مورد پذیرش واقع شده است؟ و اگر مورد پذیرش قرار گرفته میتوان آن را حکم معلل دانست که با از بین رفتن علتهای آن،اصل حکم از بین برود؟ و آیا در صورتی که جزئی از علت آن از بین رفته باشد، جزء باقی مانده برای اثبات حکم کافی است؟ این بحث را در چند عنوان مورد بحث قرار میدهیم: 1.
از این رو فهم مفهوم ریاست و زمامداری از آیه به طریق تعمیم قیمومیت،ناشی از فرهنگ زمانه است و در معنای واژه قیمومیت و قوام چنین معنایی وجود ندارد،از این جهت استدلال به آیه برای برتری مردان بر زنان در خارج از دائره زناشویی، درست نیست و در دائره زناشویی با توجه به معلول بودن حکم به دو علت انفاق مال و برتری جسمی مرد بر زن،در صورتی که هرکدام از این دو علت از بین برود،معلول هم دچار اشکال میشود."