چکیده:
بررسی انواع و اقسام حق یکی از مباحث مهم حوزه شناخت «حق» شمرده میشود. اصولا آیا حق منحصر به نوع واحد است یا انواع مختلفی دارد؟ در صورت منحصر نبودن حق به نوع واحد، ملاک تقسیمبندی آن چیست؟ در یک نگاه کلی میتوان یازده نوع تقسیمبندی را برای حق شناسایی کرد و همراه با هریک از آن تقسیمبندیها به بیان اقسامی چند از حق پرداخت. در این نوشتار، به برخی از آن تقسیمبندیها و اقسام آنها پرداخته خواهد شد
خلاصه ماشینی:
"اساسا آیا حق منحصر به نوع 3 4 واحد است یا انواع گوناگونی دارد؟ 5 6 محدوده حقوق انسانها کجاست؟ آیا انسان صرفا در جهت رفع نیازهای مادی خود صاحب حقوقی شده یا چون ابعاد وجودی متعددی داشته، حقوق او نیز مختلف و دارای ابعاد طراحی شده است؟ آیا بشر به یک نوع حق تمایل دارد یا خواهان انواع مختلفی از حق است؟ آیا انسان حق دارد خطا کند؟ اگر حق به نوع واحد منحصر نیست، ملاک تقسیمبندی آن چیست؟ یعنی با عنایت به وحدت معنایی حق، افزودن چه قیودی به آن موجب حصول اقسام گوناگون حق میشود؟ با توجه به کثرت حق، مصادیق آن کدام است؟ مصادیق بسیاری را برای حق برشمردهاند؛ اما مجموعا حق را میتوان با رویکردهای زیر تقسیمبندی کرد: تقسیم حق به لحاظ «منشأ» آن، تقسیم حق به «اهم» و «مهم»، تقسیم حق از جهت داشتن قابلیت اسقاط و انتقال یا نداشتن آن، تقسیم حق به لحاظ ارتباط آن با «حق بودن»، تقسیم حق از منظر تلازم آن با تکلیف، تقسیم حق به لحاظ «مالکان» آن، تقسیم حق به «بالقوه» و «بالفعل»، تقسیم حق به لحاظ «متعلق» آن، تقسیم حق از جهت «محدوده» آن، تقسیم حق به اعتبار «حقوق اساسی» و «حقوق عادی»، و تقسیم حق به «تکوینی» و «اعتباری».
3 4 آیا صاحب حق میتواند از استیفای حق خود صرفنظر کند و یا آن را به دیگری انتقال دهد، یا اینکه هیچ حقی قابل اسقاط و نیز انتقال به دیگری نیست و فقط باید از ناحیه صاحب حق استیفا شود؟ با عنایت به آنچه درباره ماهیت «حق» بیان شد (حق دارای ماهیتی دوگانه است)، نظریه صحیح در این زمینه را شرح میدهیم: در حقهای «اعتباری»، که از سوی خداوند اعتبار میشوند، قابلیت اسقاط حق و عدم قابلیت آن تابع اراده جاعل است."