خلاصه ماشینی:
"گاه از او میپرسیدند:«با آنکه از مردم حمیری هستی و آنها از یاران معاویهاند،و از ساکنان شام به شمار میآیی و آنها هم در سرکشی و ستمگری معروفاند،چگونه به مذهب شیعه گراییدهای؟!» سید در پاسخ آنها میگفت:«آری چنان است که میگویید، چنان رحمت الهی شامل حال من شد و اطراف مرا فراگرفت که راهی جز دوستی خاندان عصمت برای من باقی نماند.
« إنی امرؤ الحمیری حین تنسبنی جدی رغین و أخوالی ذو ویزن (به تصویر صفحه مراجعه شود) ثم الولاء الذی أرجو النجاة به یوم القیامة للهادی أبی الحسن » ترجمه: من مردی حمیری هستم و از آن قبیلهام [حمیر] نیای من نامش رغین و داییهایم از قبیلهی یزن(اهل یمن)هستند آنچه به آن امیدوارم،دوستی حضرت امیر المؤمنین ابو الحسن است که یقین دارم،روز واپسین موجبات رهایی مرا فراهم خواهد آورد.
سید پیش از آنکه از برکات انفاس حضرت امام صادق(علیه السلام)بهرهمند شود،مذهب کیسانیه را شیوهی خود قرار داده بود.
صحت آنها چگونه است؟»او فرمود:«غیبت واقع خواهد شد و آن در مورد ششمین نفر از فرزندم خواهد بود که دوازدهمین ائمهی هدی(علیهم السلام)بعد از رسول خداست و اولین آنها امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام)و آخرین آنها قائم بالحق،بقیة الله فی الأرض و صاحب الزمان است.
او همچنین در مورد قصهی سوار شدن حسنین بر پشت پیامبر(ص)و شهادت امام حسین(علیه السلام)و قصایدی سروده است؛ازجمله: حاجب امام جعفر صادق(ع)نزد او آمد و برای سید اجازهی ورود خواست.
»طبق آنچه از نقل اخبار برمیآید،این کار مکرر توسط خود سید و یا دیگران در منزل و محضر امام صادق(ع)انجام شده است و همهی اهل خانه (به تصویر صفحه مراجعه شود) (به تصویر صفحه مراجعه شود) به گریه و زاری افتادهاند و امام صادق(علیه السلام)برای او طلب آمرزش کرده است."