چکیده:
یورش روسها به ایران در سال 8121 ه ق.2081/ م.نخستین عاملی بود که عباس میرزا وزیر فرزانهاش عیسی قائم مقام را به واقعیت انحطاط دیرینه ایران زمین،واقف ساخت و باعث شد تا ولیعهد فتحعلی شاه که به تعلیم و هدایت میرزا بزرگ از سفاهت و رذالت درباریان فاصله گرفته و به ترقی و اعتلای کشورش میاندیشید،برای نجات ایران از انحطاط و هدایت آن به سوی ترقی، دست به اصطلاحاتی زند که این اصلاحات،از سوی مورخان همان دوران،به ایجاد بنای جدید،اشتهار یافته است.محورهای اساسی این اصلاحات،یا مشخصات عمده این بنای جدید،عبارت بودند از:
1-اصلاح و نوسازی قشون؛2-تنظیم قواعد تازه برای ملکداری و مالکیت و برانداختن سنت فروش ایالات؛3-تفکیک خالصهها از موقوفات؛
4-تعیین روز مظالم،برای رعیت؛5-تأسیس چارپاخانه برای دفع اجحاف به رعایا؛6-اعزام محصل به فرنگ برای انتقال علوم جدید به کشور؛7-تشویق صنایع و تلاش برای استقلال اقتصادی؛8-ترویج اندیشهء اتحاد اسلامیهء میان ایران و عثمانی.
اقدامات و اصلاحات عباس میرزا اگرچه به دلیل مرگزودرس قائممقام اول و خود ولیعهد،ناتمام ماند،اما همین اصلاحات بود که شالودهء مکتب ترقی خواهی تبریز را پیریزی کرد و چندی بعد توسط میرزا تقیخان امیرکبیر که پرورده همین مکتب بود،پی گرفته شد.
خلاصه ماشینی:
روسیّه،در آن زمان،گرچه هنوز همطراز ممالک رشد یافتهء فرنگی دیگر نبود،امّا ملاحظات عباس میرزا به احوالات ملک و ملّت در روسیه،مشاهدهء نظم و سلامت و انضباط اعتقاد به وظایف محوّله در میان تمام اعضای قشون روس،تواناییهایی سربازان این کشور در آموختن قواعد مشق نظام و اصول و روشهای جنگ منظّم و غیره و غیره و سرانجام،همّت تمام دولتمردان و صاحبمنصبان روسیّه در حصول به مطالع نظامی حکومت خویش در تسخیر قفقاز و آذربایجان و بیاعتنایی آنان نسبت به سرزمین و منافع ملّی خویش و شتاب و سبقت ایشان بر یکدیگر در سازش با اجنبی،به مرور ایام، خودآگاهی نورس در وجود عباس میرزا را وسیعتر و عمیقتر کرد و او را به مرحلهء جستجو و پرسشهای مکرر برای یافتن پاسخ و خاتمه دادن به دغدغههای ذهنی خویش کشاند.
جز ملاحظات و طالعات او دربارهء اقتدار و تفوّق حکومت روسیّه و تاریخ و شکوفایی این کشور(نک:دنبلی،89)و بنیاد جسارت روسها برای یورش به خاک ایران و عثمانی،طبعا آگاهیهای او دربارهء پیروزیهای ناپلئون بناپارت و اوضاع پیشرفته اروپا که از راههای گوناگون،از جمله نامههای ناپلئون به فتحعلی شاه،1گفتگو با رومیو،ژوبر و دیگر اعضای هیأت ژنرال گاردان حاصل میشد (1)-طبعا مضامین زیر که قسمتی از یک نامهء امپراطور فرانسه به فتحعلی شاه است،در سوقدادن اندیشهء عبّاس میرزا به سوی ایجاد ایرانی مقتدر،نقشی جدّی داشت.
درک این موضوع برای نایب السّلطنه دشوار نبود که جلب رضایت مردم به منظور همراهی آنان با سیاست بنای نظام جدید،مستلزم اقداماتی مملوس در جهت کاستن از مصائب دیرینه آنان است،پس به همین دلیل بود که عبّاس میرزا در کنار اختصاص بخش اعظم همّت خویش به ممناعت از رسیدن روسها به هدفهای استراتژیک خود و تلاش برای نوسازی قشون،گامهای دیگری نیز در جهت نوسازی اقتصادی و اجتماعی برداشت.