ماجرای شعر «ای مصدق . . . » خبر و گزارش

"روز دوم یا سوم فروردین 1332 من برای به عرض‌رساندن آگاهی‌هایی که در مورد وقایع‌ نهم اسفند بدست آورده‌بودم به منزل دکتر مصدق رفتم. شرحی را که در مورد وقایع نهم اسفند تهیه کرده‌بودم به خانه دکتر مصدق خانم ضیاء السلطنه دادم که ایشان به احمدآباد برسانند. » مدتی بعد مشهدی مهدی آمد و مرا به طرف اتاق دکتر مصدق هدایت کرد. من به ایشان‌ سلام عرض کرده و تبریک عیدنوروز گفتم و خواستم دست ایشان را ببوسم که نگذاشتند و یک‌ سکهء طلا به‌عنوان عیدی به من مرحمت فرمودند و از زیر بالش پاکتی درآوردند که روی آن نوشته شده‌بود:محرمانه. در پاکت کاغذی‌ بود که شعر«ای مصدق»بقلم و خط بدیع الزمان فروزانفر نوشته شده‌بود. دکتر مصدق گفت:«این‌ پاکت محرمانه است. »هستیم و فقط تو نسخه‌ای از آنرا داری که دو روز بعد در اختیار ایشان قرار دادم و در دیوان فروزانفر چاپ شد."