خلاصه ماشینی:
"17شاید بسیاری از این استفهامها در بازجوییهای پروندهء قرنی معلوم شده باشد،اما نکتهای که آشکار است،اختلاف نظر شدیدی است که میان فرماندهان نظامی طرفدار سیاست انگلیس با فرماندهان متمایل به آمریکا در ارتش ایران برقرار بود،آن هم در دورهء خاصی که مرحلهء انتقال در سیاست خارجی ایران به شمار میآید و تلاش آمریکاییها برای نفوذ در مراکز مهم و تصمیمگیری کشور به نقطهء تازهای رسیده بود.
آیا اقدام نظامی قرنی و گروهش یکی از گزینههای تغییر در سیاست برای تغییرات ساختاری بود؟آیا ممکن است برای هراسان کردن شاه و درباریان و وداشتن آنها به پذیرفتن تغییراتی در حکومت و کنار گذاردن محافظهکاردان حافظ وضع موجود و مانع تحول، نوکتیز اقدامی نظامی را نشان داده باشند؟به این پرسشها بر اساس اطلاعات انتشار یافتهء موجود شاید نتوان پاسخ گفت،اما با کنار هم قرار دادن فقرههایی پراکنده و مقایسه با تحولات بعدی،ممکن است برخی پاسخها متقاعدکننده به نظر برسد.
و از قول منابعی نقل میکند که سفیر آمریکا پس از برملا شدن طرح قرنی،به شیوهء ادارهء کشور در ایران اعتراض کرده و به شاه و نخستوزیر و مقامات دیگر گفته است که چرا مخالفان نمیتوانند انتقادات خود را از طریق (به تصویر صفحه مراجعه شود) رسانههای همگانی طرح کنند؟و از قول حسین علاء که در آن زمان وزیر دربار بوده،نقل کرده است که همان سفیر به شاه گفته است اگر بخواهید دخالت آمریکا را در ایران بزرگ جلوه دهید، من هم مطالبی دارم که مطرح میکنم و عدم موفقیت دولت،سوء استفادهها،مداخله در انتخابات،نارضایتی در ارتش و نظایر آنها را با جراید و خبرگزاریها در میان میگذارم."