خلاصه ماشینی:
"دکتر کاردان با دانش وسیعی که در جنبههای مختلف علوم اجتماعی و بهویژه در روانشناسی اجتماعی داشت حتی هنگامی که داوریها در مواردی دچار اشکال میشد یا داور قضاوت مشکوکی از تفکر مولف در داوری خود عرضه میکرد،دکتر کاردان با یک روانشناسی رفتاری قوامیافته که ریشه در تجربههای کهن و فراگیریهای متفکرانه وی از فلسفهء علم و دانشهای تلفیقی در زمینههای مختلف؛از ادبیات تا تعلیم و تربیت و از روانشناسی تا جامعهشناسی و مردمشناسی داشت،مشکل جمعی را بیطرفانه و با قضاوتی اصولی که وابسته به یک روح و شرایط علمی بود حل میکرد و گاه دیده میشد که تنی چند از ما،به درک واقعی مطالب نویسنده یا به بخشی از مقالهء وی نرسیده باشیم، ولی دکتر کاردان با ذهن پویای خود چون خوب گوش میداد و ذهنش فقط پیرامون سخنی بود که سردبیر یا احتمالا داور یک مقاله آن را باز میکرد،در حل اینگونه معماها به کمک ما میرسید،منتهی آنچنان خردمندانه و آرام و با چنان گفتاری دلنشین و لبخندی جذاب که همهء ما،قضاوتش را که بیغرضانه بود میپذیرفتیم.
همهء این امتحانات به صورت قرعه انجام میشد و برای «امتحان تدریس نمونه»،داوطلب باید مبحثی را در حضور همهء استادان نامبرده در یک کلاس تدریس کند(که متأسفانه امروز اینگونه امتحانات برای گزینش درجهء آگاهی و دانش استادیاران جوان ما،پیش از تدریس در کلاس دانشگاه صورت نمیگیرد!دکتر کاردان از همه این مراحل امتحانی سربلند از آب درآمد و رسما در فروردین 1337 بهعنوان دانشیار کرسی«اصول آموزش و پرورش»جای دکتر محمد باقر هوشیار شیرازی را پر کرد و الحق که برای زنده نگه داشتن کرسی استاد هوشیار و بالا بردن سطح آگاهی دانشجویان در این رشته سنگ تمام گذاشت و در سال 1337 وقتی مؤسسهء مطالعات و تحقیقات اجتماعی به همت زندهیاد دکتر غلامحسین صدیقی تأسیس شد،از طرف شورای این مؤسسه به عضویت هیأت علمی این مؤسسه درآمد و تدریس درسهای روانشناسی اجتماعی و روش تحقیق،برای نخستینبار،در دانشگاه تهران به ایشان محول شد."