خلاصه ماشینی:
"مشکل اما آن است که این دو حوزه چنان درهم تنیده شوند که هریک کارکرد و نقش اصلی خود را از دست بدهد؛بخصوص با توجه به جایگاه مناسبات سیاسی در جهان ما این بیم میرود که فرهنگ وسیلهای برای دستیازی به اهداف سیاسی-آن هم اهداف سطحی و فایدهجویانهء سیاست-قرار گیرد.
ما گفتوگوی سیاسی صورت میدهیم تا برافزودههای خود بیفزایم و داشتههای خود را کم از دست دهیم،علاوه بر این،گفتوگوی سیاسی پیش فرضی دیگر دارد و آن این که گسترهء عمومی بجد گفتوگوهای سیاسی را زیر نظر دارد و به همین جهت این وع مکالمه ناگزیر است نه تنها منافع و دغدغهها که زبان عامهء مردم را مدنظر داشته باشد.
اگر بخواهیم از بان مارتین بوبر در کتاب معروفش من و تو (I and Thou) سخن بگوییم میتوانیم تصریح کنیم که در یک گفتوگوی فرهنگی ایدهآل،انسان«دیگری»را نه«آن»(شیء)و نه«او»(شنوندهء صرف)که«تو»یعنی انسان که باید هدف(و نه وسیله)فرضش کرد به او گفت و از او شنید قلمداد میکند و این تصویر البته با تصویری که طرفین گفتوگوهای سیاسی از هم میسازند بسی متفاوت است."