خلاصه ماشینی:
"به این لحاظ، آخوند در باره مراحلآغازین تحصیل خود که دوران سیر در افکار فلسفی و کلامی قبل ازخودش بوده، چنین میگوید: من در زمانهای گذشته و مراحل ابتداییتحصیل اشتغال فراوان به بحث و تکرار داشتم و مراجعات بسیار بهکتابهای فلاسفه و اهل کلام مینمودم تا جایی که گمان کردم بهمقامات علمی بسیار رسیدهام; ولی وقتی چشم بصیرتم باز شد وسرمایه علمی خود را بررسی کردم، دریافتم که هرچند به مسایلمبدا و معاد در حد مفهوم رسیدهام، اما حقیقت مطلب، معارف زلالو حقایق عینی که بدون ذوق و چشیدن و شهود به دست نمیآید، همچنان باقی است و من هنوز به وصال شهودی آنها نایلنشدهام.
در این راستا، کتابی که جامع تمامآنچه در آثار بزرگان حکمای پیشین یافته بودم تصنیف کردم وخلاصه نظریات حکمای مشاء، عصاره اندیشههای ذوقی حکمت اشراق ورواقیان و نیز مطالب فراوان دیگر که در نوشتههای حکمای پیشینیافت نمیشد و جواهر علمی زیادی که حکمای اعصار به آنها دستنیافته بودند، همه را در آن کتاب گرد آوردم; ولی پیش آمدها مارا از هدف باز داشت و دشمنی روزگار که در دامن آن اراذل ونادانهاتربیتیافته بودند، مرا از رسیدن به مقصد مانع شد وآتش افروزیهای جاهلان و گمراهان و آدم شکنیهای آنان ما راگرفتار ساخت; کسانی که چشمهاشان از دیدن نور حکمت کور است ومانند خفاش از نور معرفت و آثار دانش در هراسند; آنها کسانیاندکه اندیشیدن در امور الهی و دقت در آیات سبحانی را بدعت ومخالفتبا خواست مردم میدانند، بر اثر دشمنیهای احمقانه خوداز علم و عرفان محرومند; و راه حکمت و علوم مقدس الهی را کاملارها کردهاند و توان درک اسرار شریف ربانی را که انبیا واولیای الهی با رمز بیان کرده و حکما و عرفای توحیدی به آنهااشاره کردهاند، ندارند."