چکیده:
هدف:کودکان کمتوان ذهنی به لحاظ فکری،جسمی،عاطفی و رفتاری با همسالان خود متفاوت هستند و بر همین اساس برای شکوفایی استعدادهای نهانیشان به کمک ویژه و شیوههای آموزشی خاص نیاز دارند.هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شیوههای آموزش نمایشی(وانمود سازی تخیلی و نمایش عروسکی)بر رشد اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر میباشد.روش:پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن نیمه تجربی و با شمای طرح سه گروهی با پیش آزمون-پس آزمون است.جامعه مورد مطالعه کلیه دانشآموزان کمتوان ذهنی آموزشپذیر 11-9 ساله مدارس استثنایی شهر تهران است.نمونه مورد پژوهش متشکل از 36 دانشآموز کمتوان ذهنی آموزشپذیر 11-9 ساله است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و در سه گروه 12 نفری شامل 2 گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایابی شدند؛بدین ترتیب تأثیرات آموزش با شیوههای نمایشی که شامل نمایش وانمودسازی تخیلی و نمایش عروسکی است بر روی رشد اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر مورد بررسی قرار میگیرد.تعامل مربی-کودک در این شیوه،تعاملی جذاب و پویا میباشد،ضمن آنکه فراهم کردن فضای گرم و صمیمی که کودک آزادانه بتواند بدون ارزیابی و قضاوت ابراز وجود کند،موجب افزایش توان رفتاری کودک میگردد.در این تحقیق جهت سنجش بهره ذهنی از آزمون ریون سیاه و سفید کودکان و برای اندازهگیری میزان رشد مهارتهای اجتماعی از مقیاس رشد اجتماعی وایلند استفاده شده است.یافتهها:یافتهها نشان داد شیوههای آموزش نمایشی در سطح اطمینان 99%موجب افزایش رشد اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر 9 تا 11 ساله میشود و از طرف دیگر با توجه به میانگینهای محاسبه شده مشخص میگردد که شیوه آموزش وانمودسازی تخیلی در مقایسه با شیوه آموزش نمایش عروسکی مؤثرتر است.نتیجهگیری:با توجه به تأثیرات مثبت شیوههای آموزش نمایشی در افزایش رشد اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر،در نظر گرفتن واحد خاصی تحت این عنوان در برنامه آموزشی ویژه این کودکان جهت آموزش مهارتهای اجتماعی مفید میباشد.
Method: The sample includes 36 educable students with intellectual disability، ranging from 9 to 11 years of age، were selected by simple random sampling in 3 groups، each consisted of 12 students، as 2 for experimental، and 1 for control groups. Raven Black & White Test for Children and Vineland Social Development Scale were respectively utilized to measure intelligence and social development.
Results: Findings showed that dramatic educational techniques could improve social development. Accordingly، making-believe trainings were more effective than doll-playing.
Conclusion: The findings stress that some art therapy techniques could be used to facilitate and improve social development in students with intellectual disabilities.
خلاصه ماشینی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شیوههای آموزش نمایشی(وانمود سازی تخیلی و نمایش عروسکی)بر رشد اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر میباشد.
نمونه مورد پژوهش متشکل از 36 دانشآموز کمتوان ذهنی آموزشپذیر 11-9 ساله است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و در سه گروه 12 نفری شامل 2 گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایابی شدند؛بدین ترتیب تأثیرات آموزش با شیوههای نمایشی که شامل نمایش وانمودسازی تخیلی و نمایش عروسکی است بر روی رشد اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر مورد بررسی قرار میگیرد.
یافتهها:یافتهها نشان داد شیوههای آموزش نمایشی در سطح اطمینان 99%موجب افزایش رشد اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر 9 تا 11 ساله میشود و از طرف دیگر با توجه به میانگینهای محاسبه شده مشخص میگردد که شیوه آموزش وانمودسازی تخیلی در مقایسه با شیوه آموزش نمایش عروسکی مؤثرتر است.
با توجه به طرح پژوهش انتخاب شده محقق متغیر مستقل(آموزش نمایشی)را دستکاری و متغیر وابسته(رشد اجتماعی)را اندازهگیری میکند؛بدین ترتیب تأثیرات آموزش با شیوههای نمایشی که شامل نمایش وانمودسازی تخیلی و نمایش عروسکی است،بر روی رشد اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر مورد بررسی قرار میگیرد.
(تصویرتصویر) نمودار مقایسه بهره اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی در سه گروه (در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون) یافتهها نشان داد که شیوه آموزش نمایشی با استفاده از نمایش عروسکی و وانمودسازی تخیلی، موجب افزایش رشد اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر 11-9 ساله میشود.
با توجه به تأثیرات مثبت شیوههای آموزش نمایشی در افزایش رشد اجتماعی کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر پیشنهاد میشود که در مدارس و کلاسهای ویژه این کودکان،واحد خاصی تحت این عنوان برای آموزش مهارتهای اجتماعی،طراحی شود.