خلاصه ماشینی:
"3 حماسه عبارتست از بیان سرگذشت پهلوانان و شرح و توصیف دلیریها و نامآوریهای آنان بدانسبب که به رام کردن طبیعت سرکش،یا پیروزی بر دشمنان و مهاجمان،و یا تحصیل استقلال و امثالاین امور مهم و متعالی انجامیده است و معمولا بیانی مناسب حال و مقام دارد و به شعر سرودهمیشود4،اما این سخن بدان معنی نیست که حماسه منثور وجود ندارد،چه ما ایرانیان خود داستانهایمتعددی اعم از پهلوانی،تاریخی و دینی به نثر فارسی داریم که باید آنها را نیز حماسه خواند مثل دارابنامه یا قصههای ملکداراب و داستانهای فیروز شاه فرزند ملکداراب5و داستانامیرارسلان و قصههای حمزه سیدالشهدا و داستان ابومسلم خراسانی و بابک خرمدین6و بسیاریدیگر.
یکی از ویژگیهای منظومه حماسی اینست که معمولا مدتها پس از حوادثی که در آن از آنها سخنگفته میشود پدید میآید،زیرا در هنگام وقوع حوادث پهلوانی تماشاگر،بیننده وقایعی است که درحقیقت و واقع با کارهای عادی بشر چندان تفاوت ندارد اما نتیجههایی که از این اعمال گرفته میشودمثل دفع حملۀ دشمنان و بداندیشان،تحصیل استقلال ملی،تحکیم مبانی ملیت و قومیت و غیره،بهسبب اهمیتی که دارد به تدریج آن اعمال را در چشم نسلهای آینده میآراید و بهتر و زیباتر از آنچهبوده است مینمایاند و در نقل شفاهی و سینه به سینۀ پدران برای فرزندان چیزهایی بر آنها افزودهمیشود تا کمکم پهلوانانی که از ایشان خاطراتی مانده است به درجات فوقبشری ارتقاء مییابند وکارهایشان خارق العاده و بعیدالمنال جلوه میکند."