چکیده:
بزرگان ادب پارسی پیروان بسیاری داشتهاند که در سبک و مضمون شعری مورد توجه متاخرین بودهاند نظامی گنجوی از بزرگان شعر فارسی است که خمسه پرآوازهاش مقلدان بسیاری را برانگیخته است که حتی نام آثار خویش را با نام خمسه نظامی انطباق دادهاند.سلمان ساوجی نیز از جمله شاعرانی است که در دو اثر داستانی خود به نام«فراقنامه»و«جمشید و خورشید»از نظامی تقلید نموده است. این مقاله کوشش دارد که تاثیرات محتوایی نظامی بر سلمان ساوجی در فراق نامه را مشخص نماید و مضامین مشترک را بکاود.
خلاصه ماشینی:
"دربارهء نظم در دری سخن میگویند پادشاه از سلمان میپرسد که از در سخن چه چیزی را پرورش دادهای پس از وی سخنی درگونه میطلبد که لایق گوش شاه باشد از وی میخواهد که نامهای به نظم کشد که آن سراسر فراق باشد سلمان پس از جستجو داستان دو یاری را مییابد که یکی در جمال و دیگری در جلال سرآمد بودند و آن را به تصویر میکشاند: نمونه:شبی بنده را شاه پیروزبخت طلب کرد و بنشاند در پیش تخت درآمد ز راه سخن گستری سخن راند از نظم در دری که از در معنی چه پروردهای؟ ز دریای خاطر چه آوردهای؟ بیاور ز نو گوهری پرثمن که داند خرد لایق گوش من در گنج معنی دلم باز کرد سخن را ز هرگونهای ساز کرد گهرهای من شاه در گوش کرد شکرهای نغزم همه نوش کرد (1)لیلی و مجنون-ص 15 (2)لیلی و مجنون-ص 16 زمن نامهای خواست اندر فراق که ان نامه باشد سراسر فراق برین طرز نظمی روان از نوی بیارای در کسوت مثنوی طلب کردم آن را به هر کشوری ز هر قصه خوانی و هر دفتری پس از روزگار کهن روزگار در آموختم داستان دو یار که بایکدگر هردو را مدتی دم صحبتی بود و خوشصحبتی یکی پادشاه جهان جلال یکی آفتاب سپهر جمال یکی داور کشور آب و گل یکی حاکم خطهء جانودل یکی بر فلک سوده پر کلاه یکی تکیهگه جسته زلفش ز ماه به ملک جلال آن یکی شاه بود به اوج جمال این یکی ماه بود چنان بود با ماه شه را نظر که از جان خود داشتش دوستتر به آخر میانشان جدائی فتاد که کس در بلای جدائی مباد به فرمان دارای فرمان روان نهادم من آغاز این داستان1هردو تاریخی است «مرجع اساسی داستان لیلی و مجنون در درجهء اول کتب تاریخی ادبیات است که از میان آنها میتوان از کتاب الشعر و الشعرا از ابن قتیبه(م 276 هـ ق)و کتاب الاغانی از ابو الفرج اصفهانی(م 365 هـ ق)نام برد."