چکیده:
تعلیم و تربیت، یکی از نهادهای اجتماعی است که با تحولات اجتماعی، علمی، سیاسی و فرهنگی در ارتباط است. به عبارت دیگر، چند و چون کارکرد نظام های تربیتی هر جامعه یی، به چند و چون و کارکرد تحولات پیرامونی بسته گی دارد. امروزه، تعلیم و تربیت، با مجموعه ئی از تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جهانی رو به روست که به گونه ئی گریز ناپذیر باید خود را با آن تحولات هم آهنگ نماید. با توجه به بروز تحولاتی در گستره ی ارتباطات و اطلاعات، و در نتیجه، پیدایش نظریه هایی چون پست مدرنیسم، فمنیسم، کثرت گرایی، جهانی شدن و ... طبیعی است که نظام های تربیتی باید موضع و جایگاه خود را در برابر تحولات و نظریه های یاد شده روشن کنند. یکی از نظریه های مهم در گستره ی تعلیم و تربیت، نظریه ی کثرت گرایی فرهنگی است که البته پی آمدهایی برای مسئله ی هویت داشته است. ما در این مقاله، با بررسی کثرت گرایی فرهنگی و پی آمدهای آن برای هویت دانش آموزان، به تبیین نقش تعلیم و تربیت در این ارتباط می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
"تعلیم و تربیت کثرتگرای فرهنگی،باید به تقویت زمینههایی همچون مشارکتپذیری،رهایی از تعصبات هویتی خاص،شهروند خوب بودن،تفکر و عقلانیت،خلق هویت نو و درونیسازی نقشهای اجتماعی در افراد،اهتمام ورزد و بخشی از اهداف تربیتی موردنظر خود را با این موارد متناظر نماید (Castel,1999:185) البته کاستل،همچنان که پیشتر گفته شد،شخص را به گونهئی دیگر تعریف میکند.
البته مسئلهی هویت و کیفیت حفظ و تثبیت و تحول آن در دانشآموزان،خود موردی است که محل چالش موافقان و مخالفان رویکرد تربیتی مبتنی بر کثرتگرایی فرهنگی است و این البته نشاندهندهی اهمیت نقش تعلیم و تربیت در این زمینه است.
بنابراین،موافقان کثرتگرایی فرهنگی در تعلیم و تربیت بر این باوراند که اگر نظامهای تربیتی خواسته باشند خود را با روند تحولات سریع اجتماعی،سیاسی و فرهنگی معاصر همآهنگ کنند و زمینههای مناسب تحول و تکامل هویتی را فراهم نمایند،به ناچار باید به تزریق آموزههای کثرتگرایی فرهنگی در بطن برنامههای تربیتی خود اقدام کنند و هرگونه مقاومت در برابر آن،خود زمینهئی برای بروز بحرانهای هویتی در دانشآموزان خواهد بود.
البته،نظامهای تربیتی،تنها با بیطرفی و ایجاد فرصتهای عادلانه برای طرح و تبیین ویژهگیهای فرهنگهای مختلف در برنامههای درسی و محتوای آموزشی مربوط به خود،و نقد و ارزیابی این ویژهگیها،میتوانند فرآیند هویتیابی و تحول و تکامل هویت را به درستی تدارک ببینند و هدایت نمایند؛و این تنها راه کمک به دانشآموزان برای دستیابی به هویت واقعی ملی در درجهی نخست و هویت مشترک جهانی در درجهی دوم است؛ همان راهی که ما در این مقاله آن را رویکرد کثرتگرایی فرهنگی در تعلیم و تربیت نامیدهایم."