چکیده:
از بدو مباحثات مربوط به ترجمه،دو بحث ساختار زبانشناختی و انتقال معنا مورد نظر متخصصین این حوزه بوده است.چنانچه در ترجمه برخی متون توجه کافی به مسائل صرفا زبانشناختی و ساختاری معطوف گردد،ممکن است ترجمه از اصالت معنایی خود دور بماند.ولی اگر هدف از ترجمه انتقال معنا با امکان تفسیر باشند،اصالت و روح متن در قالب ساختار زبان مقصد به راحتی برای مخاطب قابل انتقال خواهد بود.در این مقاله سعی بر آن است تا معایب و محاسن دو شیوهء یاد شده بامثالهای ملموس و دیدگاههای مختلف علمی مورد کنکاش و بررسی قرار گیرد.همراه با سایر نمایشنامهنویسان در سال 1930 آرتور میلر نیز تحت تأثیر شدید عواملی نظیر ناامیدی کشمکشهای جنگهای داخلی گسترش صنعت فیلم تلویزیون جنگهای جهانی و...قرار گرفت و در نتیجه تلاش کرد که روابط انسانی خصوصا خانواده و بطور کلی جامعه خویش یعنی آمریکا را قبل از تأثیرپذیری از عوامل فوق و بعد از آن مقایسه کند.در نمایشنامههای خود میلر نشان داد که مردم نسبت به همدیگر محبت و علاقهء خود را از دست داده و مشکلات روحی شدیدی پیدا کردهاند.بنابراین رها شدن از آن را بسیار سخت مییافتند.بطور کلی در این راه پدر و مادر و فرزندان و بر عکس و همچنین آشنایان برخوردهای غیر انسانی نشان میدادند. این مقاله بر آن است که این روابط و برخوردها و در نتیجه عزلت و ناامیدی را در اکثر نمایشنامههای میلر به تصویر بکشند.لازم است اشاره شود که میلر قصد بدتر کردن وضعیت اجتماعی خود را نداشت بلکه او مصمم بود با آشکار کردن صفات ناشایست و بد تأثیر پذیرفته از جامعه تلاش بر ایجاد وحدت و محبت و روابط سالم عاطفی و بازگشت مجدد آنها را طلب کند.این مقاله تفاوت توصیفکندگان اسم را در زبان فارسی و انگلیسی را بررسی میکند. توصفکنندگان اسم در زبان انگلیسی در هسته فرافکن اسم جابجا نمیشوند،در صورتی که در زبان فارسی جابجا میشوند.در موضوع باعث مشکل فراگیری در گویندگان فارسی زبان فراگیر زبان انگلیسی میشود.این تحقیق دادههای اسمی و توصیفگنندگان آن را در کوتاه مدت و دراز مدت مورد بررسی قرار میدهد.سئوال پژوهشی این است که آیا دادههای منفی نقشی در فراگیری این دادهها ایفا میکند؟از 104 نفر فراگیر زبان انگلیسی یک گروه آزمایشی که تنها دادههای مثبت را دریافت میکردند و یک گروه کنترل که تنها دادههای منفی در مورد ساختار اسمی دریافت میکردند آزمایش به عمل آمد.یک آزمون یکسان به هر دو گروه بعد از آموزش ساختار اسمی در زبان انگلیسی داده شد.این آزمون مجددا بعد از 12 هفته از آزمون اول تکرار گردید.تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تفاوت بین آزمون اول و دوم معنی دار بود و گروه آزمایشی ساختارهای درست اسمی بیشتری را به کار برده بودند.اما در آزمون دوم تفاوت معنیداری بین دو گروه دیده نشد.نتایج این تحقیق نشان داد که دادههای منفی نقشی در فراگیری ساختار اسمی ایفا نمیکند.هدف مقاله نگارش نقدی ادبی و اجتماعی بر رؤیای آمریکایی،از نگرش اسکات فیتز جرالد،نویسندهء قرن بیستم آمریکا میباشد.با توجه به تمامی پایههای اساسی که بر آن بنا شده است میباشد.بنابراین شرایط سیاسی،اقتصادی،اخلاقی،فرهنگی و دیگر مواردی که به این مقال مربوطند در نظر گرفته شدهاند.هریک از این عوامل وابستگی ساختاری و ناگسستنی با آفرینش،شکوفایی و نهایتا واژگونی ماهیتی دارند که رؤیای آمریکایی نامیده میشود. ایدئولوژی مطرح شده در آثار فتیزجرالد نقدی جدی بر رؤیای آمریکایی است که سیستم ارزشی مهمی در روند تفکر آمریکایی محسوب میشود.فتیزجرالد چهره واقعی این دیدگاه را روشن ساخته تا ماهیت راستین زندگی آمریکایی را نمایان کند و بدینگونه راهی بسوی هویت راستین آمریکایی باز کند.
خلاصه ماشینی:
-------------- (*)-دانشیار دانشگاه شیراز -------------- (**)-فارغ التحصیل کارشناس ارشد زبان انگلیسی از دانشگاه شیراز تأثیر دادههای مثبت و منفی در فراگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی دکتر علی اکبر جباری* عبد الخلیل نیروهیزاده** چکیده این مقاله تفاوت توصیفکندگان اسم را در زبان فارسی و انگلیسی را بررسی میکند.
سئوال پژوهشی این است که آیا دادههای منفی نقشی در فراگیری این دادهها ایفا میکند؟از 401 نفر فراگیر زبان انگلیسی یک گروه آزمایشی که تنها دادههای مثبت را دریافت میکردند و یک گروه کنترل که تنها دادههای منفی در مورد ساختار اسمی دریافت میکردند آزمایش به عمل آمد.
نتایج این تحقیق نشان داد که دادههای منفی نقشی در فراگیری ساختار اسمی ایفا نمیکند.
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد زبان انگلیسی از دانشگاه یزد تصویری از ناامیدی در نمایشنامههای آرتور میلر دکتر حسین صبوری* چکیده همراه با سایر نمایشنامهنویسان در سال 0391 آرتور میلر نیز تحت تأثیر شدید عواملی نظیر ناامیدی کشمکشهای جنگهای داخلی گسترش صنعت فیلم تلویزیون جنگهای جهانی و...